، عمر در نامه خود به خالد نوشت : خدا شراب را بر شكم و پوست و موى شما حرام كرده است .
به عمر خبر دادند ، خالد خود را در حمام با معجونى از خمر شسته است ، عمر به او نوشت : خدا ظاهر و باطن شراب را حرام كرده و همچنانكه خوردن شراب حرام است ، شستشوى با آنرا هم حرام كرده است ، ديگر چنين كارى نكنيد . خالد در جواب نوشت : ما كارى كرديم كه آن معجون از حالت شراب خارج شد و عمر در جواب او نوشت : به گمان من آل مغيره ( قبيله خالد ) به ظلم و گناه آلوده شده‌اند ، خدا شما را از هلاكت نجات دهد .
< فهرس الموضوعات > عمر خالد را بخاطر مسائل شخصى عزل مىكند ، خالد به مسائل مادى اعتراض مىنمايد ! !
< / فهرس الموضوعات > عمر خالد را بخاطر مسائل شخصى عزل مىكند ، خالد به مسائل مادى اعتراض مىنمايد ! !
- معجم البلدان ج 1 ص 338 در روايت آمده : خالد بن وليد خطبه خواند و گفت : عمر مرا حاكم شام كرد و اين برايش خيلى مهم بود و زمانى كه كارها روبراه شد و همه چيز منظم و دل بخواه و ( مانند قند و عسل ) شيرين شد ، مرا بركنار كرد .
< فهرس الموضوعات > اگر همه مسلمانان هم اعتراض مىكردند عمر از انتقام خالد دست برنمىداشت ! !
< / فهرس الموضوعات > اگر همه مسلمانان هم اعتراض مىكردند عمر از انتقام خالد دست برنمىداشت ! !
- كنز العمال ج 13 ص 616 37575 - ناشرة بن سمى اليزنى مىگويد : شنيدم عمر در خطبه خود در جابيه گفت : من بخاطر كارهاى خالد بن وليد از شما عذر مىخواهم ، من به او دستور داده بودم كه اموال را براى مهاجرين نگهدار ولى او به افراد پولدار و اعيان و اشراف داد ، لذا او را عزل و ابو عبيده جراح را بجايش نصب نمودم . ابو عمرو حفص اعتراض كرد و گفت ، بخدا قسم درباره خالد بن عدالت رفتار نكردى ، فرماندهى را كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نصب كرده بود عزل كردى ، شمشير خدا را غلاف كردى ، پرچم رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم را خواباندى و رحم خود را قطع كردى و به پسر عمويت حسودى كردى . . .
< فهرس الموضوعات > شديدترين اعتراض به عمر ، اعتراض على بن ابي طالب عليه السلام بود ! !
< / فهرس الموضوعات > شديدترين اعتراض به عمر ، اعتراض على بن ابي طالب عليه السلام بود ! !

345