responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 31


پدر من كيست ؟ حضرت فرمود : حذافة ، ديگر پرسيد : پدر من كيست ؟ فرمود : پدر تو سالم مولى ( آزاد شده ) شيبه ، عمر كه ناراحتى را در چهره پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم مشاهده كرد ، گفت يا رسول الله ما توبه مىكنيم .
و در روايت ابى كريب است كه شخصى پرسيد كه پدر من كيست يا رسول الله ؟ فرمود : پدر تو سالم مولى ( آزاد شده ) شيبه است .
< فهرس الموضوعات > آقاى بخارى آيا معقول است حضرت پيامبر ( صلى الله عليه وآله وسلم ) از سئوال ناراحت شده و عمر ( بى جهت ) بترسد و توبه كند < / فهرس الموضوعات > آقاى بخارى آيا معقول است حضرت پيامبر ( صلى الله عليه وآله وسلم ) از سئوال ناراحت شده و عمر ( بى جهت ) بترسد و توبه كند - صحيح البخاري ج 1 ص 32 محمد بن العلاء از ابو اسامة از بريد از ابى بردة از ابو موسى روايت مىكند كه از حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از چيزهائى سئوال كردند كه حضرت از آنها خوشش نمىآمد ، هنگامى كه بر سئوال خود پافشارى كردند ، حضرت غضبناك شده و فرمودند : هرچه مىخواهيد بپرسيد ، شخصى پرسيد : پدر من كيست ؟ فرمود : حذافة ، ديگرى پرسيد : پدر من كيست ؟ فرمود : پدر تو سالم مولى ( آزاد شده ) شيبه ، عمر كه ناراحتى را در چهره پيامبر ( ص ) مشاهده كرد ، گفت : ما توبه مىنمائيم .
< فهرس الموضوعات > بخارى افتادن عمر را بر پاهاى پيامبر ( ص ) تشبيه كرده به نشستن شاگرد در مقابل استاد براى درس خواندن .
< / فهرس الموضوعات > بخارى افتادن عمر را بر پاهاى پيامبر ( ص ) تشبيه كرده به نشستن شاگرد در مقابل استاد براى درس خواندن .
ابو اليمان از شعيب از زهرى از انس بن مالك روايت مىكند كه عبدالله بن حذافة از حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سؤال كرد كه پدر من كيست ؟ حضرت فرمود : حذافة ، حضرت چندين بار فرمود از من بپرسيد ، عمر بر روى زانوانش افتاده و گفت : به خداوندى الله و ديانت اسلام و نبوت محمد صلى الله عليه وآله وسلم راضى و خشنوديم ، آنگاه پيامبر ( ص ) ساكت شد .
< فهرس الموضوعات > بخارى روايت مىكند كه غضب پيامبر ( ص ) از سؤال نبود . . . ولى ادامه داستان را نقل نمىكند < / فهرس الموضوعات > بخارى روايت مىكند كه غضب پيامبر ( ص ) از سؤال نبود . . . ولى ادامه داستان را نقل نمىكند - صحيح بخارى ج 1 ص 136 ابو اليمان از شعيب از زهرى از انس بن مالك روايت مىكند كه رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم هنگام ظهر خارج شده و نماز ظهر را خواند و بر منبر رفت و ياد قيامت كرده و مقدارى از

31

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست