responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 32


وقايع قبل از آنرا ذكر نمود ، سپس فرمود : هر كس دوست دارد مىتواند از هر چه بخواهد بپرسد كه هر چه بپرسد جواب خواهم گفت .
مردم به گريه افتادند و حضرت مرتبا مىفرمود : بپرسيد . در آن ميان عبدالله بن حذافة السهمي پرسيد : پدر من كيست ؟ فرمود : حذافة ، باز هم حضرت فرمود : بپرسيد ، در اين هنگام عمر بر زانوهاى خود افتاد و گفت : به خداوندى الله و ديانت اسلام و نبوت محمد ( ص ) راضى و خشنوديم . در اينجا پيامبر ساكت شد سپس فرمود : كه بهشت و جهنم به من نشان داده شد و مانند آن هرگز خير و شر و بدى و خوبى را مشاهده نكرده بودم .
< فهرس الموضوعات > چرا مردم سرهاى خود را در لباس فرو برده . . . و چرا عمر برخاست ؟ ! !
< / فهرس الموضوعات > چرا مردم سرهاى خود را در لباس فرو برده . . . و چرا عمر برخاست ؟ ! !
- صحيح بخارى ج 7 ص 157 و 158 باب پناه بردن از فتنه‌ها حفص بن عمر از هشام از قتادة از انس روايت مىكند كه بقدرى از حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سئوال كردند كه حضرت ناراحت شد و به منبر رفت و فرمود : هر چه بپرسيد ، برايتان روشن خواهم كرد . انس مىگويد به هر طرف نگاه كردم ، ديدم هر كسى سرش را در لباسش فرو برده و مىگريد كه ناگهان مردى كه به غير پدرش نسبت داده مىشد پرسيد : پدر من كيست يا رسول الله ؟ حضرت فرمود : حذافة .
در اين هنگام عمر گفت : به خداوندى الله ، و ديانت اسلام و نبوت محمد صلى الله عليه ( وآله ) وسلم راضى و خشنوديم و از شرور و فتن به خدا پناه مىبريم ، آنگاه حضرت فرمود : بهشت و جهنم براى من به تصوير كشيده شد ، هرگز مانند آنروز خير و شر و خوبى و بدى را آنچنان واضح و آشكار نديده بودم همچنانكه پشت آن ديوار ديدم ، قتادة هنگامى كه اين روايت را نقل مىكرد ، اين آيه را مىخواند . اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از چيزهائى نپرسيد كه اگر براى شما روشن شود ، بدتان خواهد آمد ( يا أيها الذين آمنوا لا تسألوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤكم ) < فهرس الموضوعات > عمر آنقدر گفت تا آنكه پيامبر ( ص ) او را بخشيد < / فهرس الموضوعات > عمر آنقدر گفت تا آنكه پيامبر ( ص ) او را بخشيد - صحيح بخارى ج 8 ص 94 و 95 معاذ بن فضالة از هشام از قتادة از انس روايت مىكندكه آنقدر از حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سئوال كردندكه حضرت غضبناك شده و به منبر رفته و فرمودند : هر چه بپرسيد ، جواب خواهم داد ، انس مىگويد به هر طرف كه نگاه كردم ديدم كه همه سر در لباس خود فرو

32

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست