هنگامى كه زينب دختر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فوت كرد حضرت خطاب به او فرمود : تو هم به گذشتگان پاك و سلف صالح ما عثمان بن مظعون روانه شدى و به آنها ملحق گشتى ، زنان به گريه افتادند ، عمر با شلاق آنها را زد حضرت دست او را گرفت ، فرمود : به تو مربوط نيست ، كنار برو ، سپس به زنها فرمود : گريه كنيد فقط از جيغ و داد بپرهيزيد ، هر چه كه از چشم و قلب باشد رحمتى است از جانب خدا و هر چه كه از دست و زبان باشد از شيطان است . احمد هم اين روايت را نقل كرده كه در سند آن على بن زيد است كه موثق مىباشد . در روايت ديگر هم آمده حضرت كنار قبر دخترش نشست در حاليكه فاطمه ( عليها سلام ) در كنارش گريه مىكرد و حضرت با گوشه لباسش اشكهاى او را پاك مىنمود . < فهرس الموضوعات > با همه بىحرمتىهايش نسبت به زنان باز هم بعضى از آنان را احترام مىكرد ! ! < / فهرس الموضوعات > با همه بىحرمتىهايش نسبت به زنان باز هم بعضى از آنان را احترام مىكرد ! ! - كنز العمال ج 13 ص 694 37775 - ( مسند عمر ) مصعب بن سعد مىگويد : عمر براى هر يك از همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم ده هزار درهم و براى عائشه دو هزار درهم بيشتر قرار داد ، مىگفت زيرا او عزيز رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بود . < فهرس الموضوعات > صندوق جواهر همسر كسرى را براى عائشه مىفرستد ! < / فهرس الموضوعات > صندوق جواهر همسر كسرى را براى عائشه مىفرستد ! - كنز العمال ج 4 ص 540 11590 - ( مسند عمر ) ذكوان غلام عائشه مىگويد : براى عمر جعبه جواهراتى آوردند ، هيچيك از اطرافيانش نتوانستند قيمت آنرا تعيين كنند ، لذا عمر گفت اگر اجازه بدهيد آنرا براى عائشه بفرستم ، زيرا رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم او را خيلى دوست داشت . وقتى آنرا براى عائشه بردند ، گفت : بعد از رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم ، عمر چه فتوحاتى كرده است . < فهرس الموضوعات > عائشه كه عمر را شخصيت بزرگى مىداند ، مىگويد : پيامبر هم از عمر مىترسيد ! ! < / فهرس الموضوعات > عائشه كه عمر را شخصيت بزرگى مىداند ، مىگويد : پيامبر هم از عمر مىترسيد ! ! - كنز العمال ج 12 ص 593 35843 - عائشه مىگويد : حلوائى درست كردم و نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بردم ، سوده هم آنجا بود ، به او گفتم بخور ، رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بين ما