نزد خديجه ( عليها سلام ) برگشتم هنوز خديجه ( عليها سلام ) از اين پهلو به آن پهلو نشده بود ( يعنى معراج بقدرى سريع انجام شد كه هنوز حضرت خديجه عليها سلام از اين پهلو به آن پهلو نچرخيده بود ) < فهرس الموضوعات > اى رسول خدا براى امتت بيفزا ! ! < / فهرس الموضوعات > اى رسول خدا براى امتت بيفزا ! ! - الدر المنثور ج 5 ص 359 حكيم ترمذى در نوادر الاصول از عبد الرحمان بن ابىبكر روايت مىكند : براى ديدن عائشه رفتم رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم درحال شنيدن وحى بود ، پس از تمام شدن وحى حضرت به عائشه فرمود : رداء مرا بده ، سپس به مسجد رفت ، ديد شخصى در حال گفتن قصه است ، نشست تا سخن آن شخص تمام شده سپس حضرت شروع كرد به خواندن ( حم تنزيل من الرحمن الرحيم ) سپس به سجده افتاد آنقدر سجدهاش طول كشيد كه كسانى كه دو مايل هم با آنجا فاصله داشتند آنرا شنيدند . آنگاه عائشه خادم مخصوص خود را فرستاد تا نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم حاضر شوند . و گفت : من از حضرت چيزى ديدم كه هرگز از او نديده بودم . آنگاه حضرت سر از سجده برداشت و فرمود : اين سجده را بعنوان شكر بجا آوردم بخاطر امتحانى كه بخاطر امتم انجام دادم . ابوبكر پرسيد : آن امتحان چه بود ؟ فرمود : خداوند به من فرمود : هفتاد هزار تن از امت ترا بىحساب به بهشت خواهم برد . ابوبكر گفت : يا رسول الله ، امت تو بسيارند ، بر اين مقدار بيفزا . دوباره حضرت سجده كرد و فرمود : همراه آن هفتاد هزار ، هفتاد هزار ديگر هم بمن عطا فرمودند . دوباره ابوبكر گفت : يا رسول الله ، بر آن بيفزا . حضرت بصورت زير لب چيزى فرمود . عمر گفت : شنيدم يا رسول الله . < فهرس الموضوعات > بعضى از اوصياء عيسى بن مريم عليهما السلام در عراق زندهاند ! ! < / فهرس الموضوعات > بعضى از اوصياء عيسى بن مريم عليهما السلام در عراق زندهاند ! ! - ميزان الاعتدال ج 2 ص 628 ابن عدى . . . از عمر روايت مىكند : شنيدم رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم فرمود : بعضى از اوصياء عيسى بن مريم ( عليهما السلام ) در عراق زندهاند . چنانچه او را ديدى سلام مرا به او برسان .