responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 660


5095 - عبد بن حميد . . . . . از ابن عباس از عمر بن خطاب روايت مىكند : هنگامى كه عبدالله بن أبى سلول از دنيا رفت ، رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) را دعوت كردند بر او نماز بخواند . عمر مىگويد : بمحض حضرت براى نماز ايستاد ، از جا پريدم و گفتم : مىخواهى به اين شخص نماز بخوانى در حاليكه او چنين و چنان گفته و بر عليه تو مبارزه كرده است ؟ حضرت تبسمى كرد و فرمود : عمر برو كنار ، عمر مىگويد : باز هم بر حرف خودم پافشارى كرده و اصرار نمودم . فرمود : خداوند به من اجازه داده يكى را انتخاب كنم ، منهم اين را اختيار كردم ، اگر بدانم كه چنانچه بيش از هفتاد بار استغفار كنم ، خدا او را خواهد بخشيد ، اين كار را مىكردم . سپس حضرت بر او نماز خواند و برگشت ، هنوز مدت كوتاهى نگذشته بود كه اين آيات در سوره براء‌ت نازل شد ( و لا تصل على احد منهم مات ابدا . . . . تا ( وهم فاسقون ) عمر مىگويد : از جرأت و جسارتى كه نسبت به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) بخرج دادم ، خودم هم تعجب كردم . بعد از نزول اين آيات ، ديگر هرگز حضرت بر احدى از منافقين نماز نخواند و بر سر قبر هيچيك از آنان حاضر نشد ، تا از دنيا رحلت فرمود .
5096 - بندار . . . . از ابن عمر روايت مىكند : هنگامى كه عبدالله بن ابى ( رئيس منافقين مدينه ) از دنيا رفت ، پسرش نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم آمد و گفت : يا رسول الله پيراهنت را بده ، تا كفن او كنم و بر جنازه او نماز بخوان و برايش استغفار كن ، حضرت هم پيراهنش را داد و از او اجازه گرفت كه بر جنازه پدرش نماز بخواند ، هنگام نماز عمر حضرت را كشيد و گفت : خدا ترا نهى نكرد ، كه بر منافق نماز نخوانى ؟ حضرت جواب داد : خدا مرا مخير كرده كه نماز بخوانم يا نخوانم چنانكه فرموده ( استغفر لهم او لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعين مرة يغفر الله لهم ) ( استغفار كنى يا نكنى فرقى نمىكند ، اگر هفتاد بار هم برايشان استغفار كنى ، خدا آنها را نخواهد بخشيد ) سپس حضرت نماز خواند . كه اين آيه نازل شد : ( و لا تصل على احد منهم مات ابدا ) ( هرگز بر احدى از آنها نماز نخوان ) ( يعنى خدا پيامبرش را رد كرد و عمر را تأئيد نمود ، جدا مرحبا بر عمر . . . . ) بعد از آن ديگر براى هميشه حضرت نماز را بر منافقين ترك كرد .
عمر مىگويد : تا پيامبر صلى الله عليه وآله برخاست ، سينه به سينه او ايستادم ! !
- كنز العمال ج 2 ص 418

660

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 660
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست