responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1053


* * * آيا فقهاء مىتوانند قانونيت شوراى عمر را صورتگرى كنند ؟ !
فقهاء سنى مىگويند : شوراى عمر عهدى است واجب و لازم الاتباع بر عهده مسلمين ! !
- المجموع ج 18 ص 373 هنگامى كه ابو لؤلؤ مجوسى عمر بن خطاب را از ناحيه شكم مجروح كرد ، طبيب آوردند ، براى او شير تجويز كرد ، به او شير دادند ، اما از زخمهاى شكم بيرون زد . طبيب وضع را كه چنين ديد به او گفت وصيت‌هايت را بكن . عمر هم وصيت نمود . پس از مرگ او صحابه به وصاياى او عمل كردند لذا اوصاياى او حكم ( اخبار ) صحيح را پيدا كرد .
- مغنى ج 11 ص 12 مسأله : چنانچه صيد هنور داراى روح مستقر باشد ، يعنى چنان داراى جان باشد كه بتواند مدتى زنده بماند . بايد آن را ذبح نمود . مالك و ليث و شافعى و اسحاق و ابو ثور و اصحاب رأى همين نظر را دارند . دليل اين مطلب زخم خوردن عمر است . با آنكه زخم‌هاى او شديد بود ، اما توانست وصيت كند و آنها را به اجرا گذارد و به جريان اندازد .
- مجمع الزوائد ج 4 ص 220 ابو رافع مىگويد : عمر بن خطاب به ابن عباس تكيه داده بود . ابن عمر و سعيد بن زيد هم آنجا بودند . عمر گفت : بدانيد من درباره ، كلاله : چيزى نگفته و نظرى نداده‌ام و جانشينى براى خودم هم تعيين نكردم ، و چنانچه من بميرم تمامى اسراى عرب از مال خدا آزادند .
سعيد بن زيد به او گفت : اى كاش يكى از مسلمانان را براى خلافت تعيين مىكردى ، زيرا مردم همچنانكه به ابوبكر اطمينان داشتند ، به تو هم اطمينان دارند ، و حرف تو را مىپذيرند .
عمر هم جواب داد : اصحاب من اشخاص حريص و جاه‌طلبى هستند ، من امر خلافت را به يك شوراى شش نفره مىسپارم كه رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم تا پايان عمر از آنان راضى بود سپس گفت : اگر ابن سالم مولى ابن حذيفه و يا ابو عبيدة بن جراج زنده بودند ، يكى از آن دو را براى خلافت برمىگزيدم .

1053

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1053
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست