responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 10


در كتاب محكم آمده : لغت برج در مورد كسى بكار مىرود كه چشم درشت داشته و يا سفيدى چشم او زياد و مژگانش بلند و حدقه آن زيبا باشد ، همچنين گفته‌اند : به كسى مىگويند كه سفيدى چشمش تميز و سياهى آن صاف باشد ، و نيز گفته‌اند : كه سفيدى چشم چنان باشد كه تمامى سياهى آنرا كاملا احاطه كرده و سياهى بطور كامل نمايان باشد .
معناى خبرى كه در وصف عمر وارد شده كه او ادلم و ابرج بوده است اينستكه پوستش سياه و چشمش درشت بوده است .
- مجمع الامثال ج 1 ص 234 ح 1002 زنى نزد عمر بن خطاب آمد وقتى او را ديد كه كچل بدتركيبى است ، ترسيد و زبانش به لكنت افتاد و بجاى آن كه بگويد : ابا حفص ( غفر الله لك ) خدا ترا بيامرزد اى ابا حفص . گفت : ( ابا غفر حفص الله لك ) ابن كثير مىگويد : عمر سرخ و سفيد بوده و بجاى انحراف چشم ( احول ) گفته كه درشت چشم ( احور ) بوده است - البداية والنهاية ج 7 ص 150 عمر مردى بوده قد بلند سرش خالى از مو ، با دست چپ و راست هر دو كار مىكرده و چشمهاى بسيار درشتى داشته و گندمگون بوده است . گفته‌اند كه سرخ و سفيد بوده ، داراى دندانهاى سفيد و ريش زرد و سرش را حنا مىگذاشته است .
- تهذيب التهذيب ج 7 ص 385 . . . گروهى عمر را چنين توصيف كرده‌اند بى مو ، چپ دست و راست دست ، قد بلند و شديدا گندمگون .
ابو رجاء عطاردى مىگويد : پوستش سفيد ، چشمانش بشدت قرمز بوده است . از عبدالله بن عمر هم همينگونه روايت شده است .
واقدى مىگويد : گويا گندمگون بودن پوست عمر بخاطر آن بوده كه در عام الرمادة ( قحط سالى ) روغن خورده است .
ابن عبدالبر مىگويد : صحيح‌ترين روايتى كه در باب صفات بدنى عمر وارد شده ، روايت ثورى از عاصم از زر بن حبيش است كه مىگويد : آنطور كه من ديدم ، عمر ، گندمگون ( سبزه تند ) و چاق بوده ، گويا از مردان قبيله سدوس مىباشد .

10

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست