إسم الكتاب : الفاروق ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 1422)
- طبقات ابن سعد ج 2 ص 235 محمد بن عمر . . . از سالم بن عبدالله روايت مىكند : از پسر عمر شنيدم كه مىگفت : آن شخصى كه گندمگون بودن ( سبزه تند كه به سياهى مىزند ) را از دائىهاى ما به ارث برده ( يعنى عمر ) آمد . < فهرس الموضوعات > مادر بزرگهاى عمر ( مادر خطاب و مادر نفيل ) حبشى بودند ! < / فهرس الموضوعات > مادر بزرگهاى عمر ( مادر خطاب و مادر نفيل ) حبشى بودند ! - المنمق ص 400 فرزندان حبشى از قريش . . . همچنين صهاك مادر نفيل بن عبدالعزى العدوى ( مادر بزرگ عمر ) مادر عمرو بن ربيعة بن حبيب از قبيله بنى عامر بن لؤى حبشى بود و مادر خطاب بن نفيل العدوى ( پدر عمر ) كه نامش حية بود او نيز حبشى بود . < فهرس الموضوعات > چشمان عمر انحراف داشت ( در فارسى به آن لوچ مىگويند ) < / فهرس الموضوعات > چشمان عمر انحراف داشت ( در فارسى به آن لوچ مىگويند ) - المنمق ص 405 و المحبر ص 303 يكى از كسانى كه در قريش چشمان آنها انحراف داشت عمر بن خطاب بود . < فهرس الموضوعات > عمر اصلع اعسر ايسر بوده است < / فهرس الموضوعات > عمر اصلع اعسر ايسر بوده است - مجمع الزوائد ج 4 ص 34 زر بن حبيش مىگويد : در اجتماع روز ملى ( مانند عيد رسمى و تعطيل عمومى ) مردم مدينه ، مردى را ديدم كه بقدر يك ذراع ( حدود نيم متر ) از ديگران بلندتر بوده و پيراهن ضخيم و عبائى مخصوص باران ( بارانى ) به تن داشت و در صحبتهايش مىگفت : مردم مهاجرت كنيد و فحش ندهيد و با عصا و سنگ خرگوش شكار نكنيد و در جنگ از نيزه و تير استفاده كنيد . پرسيدم او كيست ؟ گفتند : عمر بن خطاب . طبرانى در كتاب كبير همين روايت را آورده و رجال آن همه موثق هستند . - تاريخ يعقوبى ج 2 ص 161 عمر قد بلند ، سرش خالى از مو ، شديدا سبزه و گندم گونه كه با دست چپ و راست هر دو كار مىكرده و داراى ريش زرد كه مىگويند از حناء يا رنگ سياه استفاده مىنمود . < فهرس الموضوعات > عمر ، سياه چرده و درشت چشم < / فهرس الموضوعات > عمر ، سياه چرده و درشت چشم - تاج العروس ج 2 ص 7