responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 562


< شعر > ( ( 1624 ) ) كمترينِ لعبتِ او جان توست اين چگونه وچون ز جان شد درست ( ( 1625 ) ) پس چنان بحرى كه در هر قطره زان از بدن ناشىتر آمد عقل وجان ( ( 1626 ) ) كى بگنجد در مضيق چند وچون عقل كل اينجاست از لا يعلمون ( ( 1627 ) ) عقل گويد مر جسد را كاى جماد بوى بردى هيچ از آن بحر معاد ؟
( ( 1628 ) ) جسم گويد من يقين سايهء توام بوى از سايه كه جويد جان عم ؟
( ( 1629 ) ) عقل گويد كاين نه آن حيرت سراست كه سزا گستاختر از ناسزاست ( ( 1631 ) ) شير اينجا پيش آهو سر نهد باز اينجا نزد تيهو پر زند ( ( 1630 ) ) اندر اينجا آفتاب انورى خدمت ذرهء كند چون چاكرى ( ( 1632 ) ) اين تو را باور نيايد مصطفى چون ز مسكينان همىجويد دعا ؟
( ( 1633 ) ) گر تو گويى از پى تعليم بود عين تجهيل از چه رو تفهيم بود ( ( 1634 ) ) بلكه مىداند كه گنج بىشمار در خرابىها نهاد آن شهريار ( ( 1635 ) ) بد گمانى نعل معكوس وى است گرچه هر جزويش جاسوس وى است ( ( 1636 ) ) بل حقيقت در حقيقت غرقه شد زين سبب هفتاد بل صد فرقه شد ( ( 1637 ) ) با تو قل ما شئت خواهم گفت هان ( 1 ) صوفيا خوش پهن بگشا گوش جان ( ( 1638 ) ) مر تو را هر زخم كايد ز آسمان منتظر مىباش خلعت بعد از آن چون قفا ديدى صفا را هم ببين گرد ران با گردن آمد اى امين ( ( 1639 ) ) كان نه آن شاه است كت سيلى زند كه نه تاج وتخت بخشد مستند ( ( 1640 ) ) جمله دنيا را پر پشّه بها سيليى را رشوت بىمنتها ( ( 1641 ) ) گردنت زين طوق زرّين جهان چست در دزد وز حق سيلى ستان ( ( 1642 ) ) آن قفاها كانبيا برداشتند زان بلا سرهاى خويش افراشتند < / شعر >


( 1 ) در نسخهء انقروى ، قلماشيت ( قلماشىات ) ثبت شده است كه به معناى سخنان عبث وبىهوده است . به اين تقدير معناى مصرع چنين است كه در مقابل سخنان بىهودهء تو ، مطالب حقه را باز گو خواهم كرد . سپس انقروى نسخهء « قل ما شئت » را هم احتمال داده ومىگويد : اى صوفى ، هر چه را دلت مىخواهد بگو ، سپس گوش فرا ده كه حقايق را باز گو كنم . .

562

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 562
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست