responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 561


سؤال كردن صوفى از قاضى وجواب قاضى مر او را < شعر > ( ( 1603 ) ) گفت صوفى گر ز يك كان است زر اين چرا نفع است وآن ديگر ضرر ؟
( ( 1604 ) ) چون كه اين جمله ز يك دست آمدست اين چرا هشيار وآن مست آمدست ؟
( ( 1605 ) ) چون ز يك درياست اين جوها روان اين چرا زهر است وآن نوش روان ؟
( ( 1606 ) ) چون همه انوار از شمس بقاست صبح صادق صبح كاذب از كجاست ؟
( ( 1607 ) ) چون ز يك سرمه است ناظر را كحل از چه آمد راست بينى وحول ( ( 1608 ) ) چون كه دار الضرب را سلطان خداست نقدها چون ضرب خوب ونارواست ؟
( ( 1611 ) ) چون ز يك بطنند آن حبر وسفيه چون يقين شد كالولد سرّ ابيه ( ( 1612 ) ) وحدتى كه ديد با چندين هزار ؟
صد هزاران جنبش از عين قرار ؟
( ( 1613 ) ) گفت قاضى صوفيا خيره مشو يك مثالى در بيان اين شنو ( ( 1614 ) ) بىقرارى درون عاشقان حاصل آمد از قرار دلستان ( ( 1615 ) ) آن چو كُه در ناز ثابت آمده عاشقان چون برگها لرزان شده ( ( 1616 ) ) خندهء او گريه ها انگيخته آب رويش آب روها ريخته ( ( 1617 ) ) اين همه چون وچگونه چون زند بر سر درياى بىچون مىطپد ( ( 1618 ) ) ضد وضدّش نيست در ذات وعمل زان بپوشيدند هستىها حلل ( ( 1619 ) ) ضد ضدّ را بود وهستى كى دهد بلكه زو بگريزد وبيرون جهد ( ( 1620 ) ) ندّ چبود مثل مثل نيك وبد مثل مثل خويشتن را كى كند ؟
( ( 1621 ) ) چون كه دو مثل آمدند اى متقى اين چو اولىتر از آن در خالقى ( ( 1622 ) ) بر شمار برگ بستان ضدّ وند چون كفى در بحر بىندّ است وضد ( ( 1623 ) ) بىچگونه بين تو بر دو مات بخر چون چگونه گنجد اندر ذات بحر < / شعر >

561

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 561
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست