نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 555
ولبها وارتباط سخن با مراكز مخصوص مغزى ، به انواعى از جنبهء وسيلهاى سخن مىرسيم . از آن جمله : 2 - سخن حرفهاى ، مانند گويندگان وسخنورانى كه سخن گويى پيشهء آنان است . اين نوع سخن بر سه قسم اساسى تقسيم مىگردد : الف - سخن بازتابى ، در اين قسم دخالت انديشه بقدرى اندك است كه مىتوان گفت : در اغلب موارد تا حد صفر تقليل مىيابد . زيرا پديدهء بازتابى سخن مانند ساير عكس العمل ورفلكسهاى عضوى است كه بدون پيوستن به انديشه به پيروى از انگيزهء معين خود به وجود مىآيد ومحو مىشود . در مثل معمولى اين گونه سخن گويى را طوطىوار مىنامند . ب - قسمى از سخن گويى حرفهاى وجود دارد كه بالاتر از بازتاب محض بوده ، گوينده منظورش اين است كه هر مفاد ونتيجهاى را كه از سخن خواهد گرفت ، با تركيب بندى ولغات ولهجهء گيرا ويا با نويسندگى جالب بنويسد وكارى با آن ندارد كه مفاد ونتيجهء سخنانش دردى را دوا مىكند يا نه ، يا مجهولى را مىتواند حل كند يا نه . البته اين قسم از سخن گويى معمولا به انگيزگى عوامل غير واقعى از قبيل مقام وثروت وخود نمايى به كار مىرود وجاى تاسف است كه هنوز سخن اين بهترين وسيلهء انتقال معانى نتوانسته است از چنگال خود خواهان ماده پرست نجات پيدا كند . « خوب صحبت كرد » ، « سخنانش شيرين بود » ، « در سخنرانى زبردست است » ، « سخنورى لباسى است كه به قامتش دوخته شده است » « قلم گيرايى دارد » « نويسندهء ورزيده ايست . » . . ضامن بقاى اين گونه سوء استفاده از سخن وقلم است كه مىبايست از هزارها سال پيش ، از فرهنگ بشرى محو ونابود گردد . ما منكر آن نيستيم كه سخن خوب وقلم عالى در پيش برد فهم وفرهنگ بشرى مىتواند اساسىترين نقش را
555
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 555