نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 556
به عهده بگيرد ، ما منكر آن هستيم كه سخن وقلم سرخاب وسفيدابى به صورت گوينده وشنونده گردد ورسالت اصلى خود را از دست بدهد . ج - سخنوران ونويسندگانى وجود دارند كه احساسات شخصى خود را با انواعى از غلمبه بافى وبه مانور گرفتن شخصيتها وحوادث بزرگ تاريخ با سخن وقلم درمىآميزند . اساطير وافسانه ها را به صورت حقيقت درآوردن وبالعكس حقايق را در قالب افسانه بيان نمودن ، كار رسمى آنان است . وچنان وانمود مىكنند كه منتى بر بشر گذاشته واز موقعيت شاگرد خدايى خود تنزل كرده وچند صباحى تلخى انس با بشريت را متحمل مىشوند وبا قرقرهء سخنان وجملات كتبى خود همهء بشريت را به عرش خدايى بالا مىكشند وفكرشان را راحت مىكنند . اينان براى آراستن سخن از هيجان احساس وحتى از اشك چشم هم كه در اختيار دارند مىتوانند بهره بردارىها كنند . آن چه كه براى اين سخن گويان ونويسندگان حرفهاى اهميت دارد ، فقط يك چيز است ، آن هم اين است كه « به من نگاه كنيد . » اين « به من نگاه كنيد » كوچكترين جمله ايست كه تا حد « مرا بپرستيد » بالا مىرود وسقوط خود وديگران را با صداى رسا اعلان مىنمايد . ولى تناقض گويىهاى فراوان ، منطق آن موضوع را كه آنان مىگويند يا مىنويسند پاى مال مىكند . آنان به پشت سر ومقابل روى وراست وچپ وبالا وپائين واقعيات آن موضوع نمىنگرند ، اين امور به اضافهء بازى گرفتن اذهان مردم ، چيزهايى است كه در نظر آنان نه تنها توجه به آنها ودورى از آنها اهميتى ندارد ، بلكه ملاحظه ومراعات آنها سد راه سخن گويى ونويسندگى اين اشخاص حرفه ايست كه بايد بكلى از پيش پاى آنان بركنار باشند 3 - از آن انواع كه بگذريم ، گروه ديگر را مىبينيم كه مردم معمولى ناميده مىشوند ، مردم معمولى به خود سخن با استقلال وموضوعيت نمىنگرند ، بلكه
556
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 556