نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 537
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 636)
چرا مورچه دلش بر يك دانه مىلرزد ؟ براى آن است كه از آن دانه خرمن را نمىبيند . برويم بسوى مطلب خودمان كه صوفى در مقابل سيلى بيمار ، دل از دست داده وبراى مجازات ستمى كه بر او رفته است ، شتاب دارد . با تو هستم اى ستم كار نگون بخت ، - < شعر > اى تو كرده ظلمها ، چون خوش دلى ؟ از تقاضاى مكافى غافلى < / شعر > يا اين كه به علت پرده هايى كه غفلت بر چشمان تو زده است آن اعمال خود را فراموش كردهاى . اگر خصومتهاى مردم در پشت سر تو متراكم نمىگشت ، سپهر لاجوردين بر صفاى باطن تو رشك مىبرد ، ولى حقوق مردم تو را محبوس كرده است ، اندك اندك از گناهى كه از پاى مال كردن حقوق مردم مرتكب شدهاى پوزش بطلب - < شعر > تا به يكبارت نگيرد محتسب آنِ خود روشن كن اكنون با محب < / شعر >
537
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 537