responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 535


در بعضى موارد ديگر هم موضوعات معينى را مطرح مىكند كه پس از ورود به قلمرو مبادى عاليه ( كل وكليات ) حركت وتضاد ومحدوديت را از دست مىدهند ، مانند - < شعر > آن كه در عقل وگمان هستش حجيب گاه پوشيده است وگه بدريده جيب عقل جزوى گاه چيره گه نگون عقل كلى ايمن از ريب المنون [1] < / شعر > لذا ابهامى در انديشهء جلال الدين در بارهء صعود اجزاء به مبادى عاليهء هستى ديده مىشود كه آيا حركت وتحول در كدامين مرحله منقلب به سكون يا ما فوق حركت وسكون مىگردد ؟ البته با نظر به آن بيت كه مىگويد :
< شعر > آن جهان جز باقى وآباد نيست چون كه تركيب وى از اضداد نيست < / شعر > معلوم مىشود كه در قلمرو ابديت پس از برچيده شدن طبيعت مركب از اضداد ومنشأ كميتها وحركت وتحول ، نه تضادى مىماند ونه حركتى ونه هيچ يك از خواص ولوازم آنها ، ولى پيش از ورود به جهان ابديت ، وضع اجزاى هستى چيست ؟ جلال الدين مطلب واحد وقاطعانه‌اى را نمىگويد ، زيرا چنانكه ديديم : گاهى مبادى زير بنايى حتى مراحل عالى كمال را مشمول قانون تضاد وجنگ وحركت مىداند وگاه ديگر آن مبادى را ما فوق حركت معرفى مىكند بنا بر اين اگر بتوانيم مقصود از مبادى كلى را كه مانند اجزاء مشمول تضاد وحركت مىداند ، مبادى عالىتر را هم در عين حال از سنخ جهان ماده در مفهوم بسيار وسيعش ، منظور كنيم ، ابهام از انديشه وبيان جلال الدين مرتفع مىگردد .
تفسير ابيات صوفى لختى در انديشه فرو رفت ، با خويشتن گفت : من اگر يك مشت به اين بيمار بزنم ، او خواهد مرد ، در نتيجه خون او گردن گيرم مىشود واين كار شايسته اى



[1] دفتر سوم ص 155 ب 25 و 26 . .

535

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست