responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 493


< شعر > ( ( 1403 ) ) چون شكار فقر گردى تو يقين همچو كودك اشكبارى يوم دين ( ( 1404 ) ) گر چه اندر پرورش تن مادر است ليك از صد دشمنت دشمنتر است ( ( 1405 ) ) تن چو شد بيمار دارو جوت كرد ور قوى شد مر تو را طاغوت كرد ( ( 1406 ) ) چون زره دان اين تن پر حيف را نه شتا را شايد ونه صيف را ( ( 1407 ) ) يار بد نيكوست بهر صبر را كه گشايد صبر كردن صدر را ( ( 1408 ) ) صبر مه با شب منوّر داردش صبر گل با خار اذفر داردش ( ( 1409 ) ) صبر شير اندر ميان فرث وخون كرده او را ناعش ابن اللبون ( ( 1410 ) ) صبر جمله انبياء با منكران كردشان خاص حق وصاحب قران ( ( 1411 ) ) هر كه را بينى يكى جامه درست دان كه او آن را به كسب وصبر جست ( ( 1412 ) ) هر كه را ديدى برهنه وبىنوا هست بر بىصبرى او آن گوا ( ( 1413 ) ) هر كه مستوحش بود پر غصّه جان كرده باشد با دعايى اقتران ( ( 1414 ) ) صبر اگر كردى ز الف آن بىوفا از فراق او نخوردى اين قفا ( ( 1415 ) ) خوى با حق ساختى چون انگبين با لبن كه لا احب الافلين ( ( 1416 ) ) لاجرم تنها نماندى همچنان كاتشى مانده به راه از كاروان ( ( 1417 ) ) چون ز بىصبرى قرين غير شد در فراقش پر غم وبىخير شد ( ( 1418 ) ) صحبتت چون هست زرّ ده دهى پيش خائن چون امانت مىنهى ( ( 1419 ) ) خوى با او كن كامانتها تو ايمن آيد از افول واز عتو ( ( 1420 ) ) خوى با او كن كه خو را آفريد خوىهاى انبياء را پروريد ( ( 1421 ) ) برّه‌اى بدهى رمه بازت دهد پرورندهء هر صفت خود رب بود ( ( 1422 ) ) برّه پيش گرگ امانت مىنهى گرگ ويوسف را مفرما همرهى ( ( 1423 ) ) گرگ اگر با تو نمايد روبهى هين مكن باور كه نايد زو بهى ( ( 1424 ) ) جاهل ار با تو نمايد همدلى عاقبت زخمت زند از جاهلى ( ( 1425 ) ) او دو آلت دارد وخنثى بود فعل هر دو بىگمان پيدا شود < / شعر >

493

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 493
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست