responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 468


در بيان سؤال سايل از صاحب خانه وجواب او را بر سبيل طنز < شعر > ( ( 1250 ) ) سايلى آمد به سوى خانه اى خشك نانى خواست با تر نانه اى ( ( 1251 ) ) گفت صاحب خانه نان اين جا كجاست خيره‌اى اين نى دكان نانواست ( ( 1252 ) ) گفت آخر پارهء پى هم بياب گفت اين جا نيست دكان قصاب ( ( 1253 ) ) گفت مشتى آرد ده‌اى كدخدا گفت پندارى كه هست اين آسيا ( ( 1254 ) ) گفت بارى آب ده از مكرعه گفت نى نى نيست جويا مشرعه ( ( 1255 ) ) هر چه او درخواست از نان تا سپوس چربكى مىگفت ومىكردى فسوس ( ( 1256 ) ) آن گدا دررفت ودامن دركشيد واندر آن خانه به حسبت خواست ريد ( ( 1257 ) ) گفت هى هى ، گفت تن زن اى دژم تا در اين ويرانه خود فارغ كنم ( ( 1258 ) ) چون در اين جا نيست وجه زيستن در چنين خانه ببايد ريستن ( ( 1259 ) ) چون نه‌اى بازى كه گيرى تو شكار دست آموز شكار شهريار ( ( 1260 ) ) نيستى طاوس با صد نقش وبند كه به نقشت چشمها روشن كنند ( ( 1261 ) ) هم نه‌اى طوطى كه چون قندت دهند گوش سوى نطق شيرينت دهند ( ( 1262 ) ) هم نه‌اى بلبل كه عاشقوار زار خوش بنالى در چمن با لاله زار ( ( 1263 ) ) هم نه‌اى هدهد كه پيكىها كنى نى چو لك لك كه وطن بالا كنى در زمستان سوى هندوستان روى در بهاران سوى تركستان شوى ( ( 1264 ) ) در چه بازارى وبهر چت خرند تو چه مرغى وتو را با چه خورند ( ( 1265 ) ) زين دكان با مكسبك هين برتر آ تا دكان فضل الله اشترى ( ( 1266 ) ) كاله‌اى كه هيچ خلقش ننگريد از خلاقت ، آن كريم آن را خريد ( ( 1267 ) ) هيچ قلبى پيش او مردود نيست زان كه قصدش از خريدن سود نيست بىحد است افضال او آيس مشو سوى دستان عجوزه باز رو < / شعر >

468

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 468
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست