responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 45


< شعر > هر زمانى كه شوى تو كامران آن دم خوش را كنار بام دان هر زمانِ خوش هراسان باش تو همچو گنجش خفيه كن نى فاش تو ترس جان در وقت شادى از زوال زان كنار بام غيب است ارتحال گر نمىبينى كنار بام زاز روح مىبيند كه هستش اهتزاز < / شعر > 138 - متوجه باشيد كه در موقع كامرانى لحظاتى را كه در شدت سر خوشى غوطه وريد ، بر لب بامى قرار گرفته‌ايد كه هر لحظه در معرض سقوط هستيد ، لرزش ظريف روح منشأ اين احساس خطر است .
< شعر > چون تو جزء عالمى پس اى مهين كل آن را همچو خود دانى يقين چون تو برگردى وبرگردد سرت خانه را گردنده بيند منظرت ور تو در كشتى روى بر يم روان ساحل يم را همىبينى دوان ديدهء مجنون اگر بودى تو را هر دو عالم بىخطر بودى تو را آن مگس بر برگ كاه وبول خر همچو كشتيبان همىافراشت سر گفت من دريا وكشتى خوانده ام مدتى در فكر آن مىمانده ام اينك اين دريا واين كشتى ومن مرد كشتيبان واهل راى وفن بر سر دريا همىراند او عمد مىنمودش اين قدر بيرون ز حد بود بىحد آن چمين نسبت به او آن نظر كاو بيند آن را راست گو ؟
عالمش چندان بود كش بينش است چشم چندين ، بحر هم چندينش است هست در چاه انعكاسات نظر كمترين آن كه نمايد سنگ زر < / شعر > 139 - ما در نمايشنامهء بزرگ وجود هم بازيگريم هم تماشاگر .
نيلز بوهر < شعر > عاقبت آن خانه خود ويران شود گنج از زيرش يقين عريان شود ليك آنِ تو نباشد زان كه روح مزد ويران كردنستش آن فتوح چون نكرد آن كار مزدش هست لا ليس للانسان الا ما سعى < / شعر > 140 - اصالت شخصيت مربوط به فعاليت اختيارى مستند به خود آن شخصيت

45

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست