responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 398


< شعر > ( ( 987 ) ) هر بها كه گويد او را مىخرم در زيان وحيف ظاهر ننگرم ( ( 988 ) ) كاو اسير الله فى الارض آمدست سخرهء خشم عدوّ الله شدست ( ( 992 ) ) گفت با خود كز كف طفلان گهر پس توان آسان خريدن اى پسر < / شعر > اسيران دست بستهء عشق الهى را در اجتماعات با ديدهء تحقير منگريد محسوس پرستان جوامع بشرى كه از عشق معقول ومعشوق نامحسوس اطلاعى ندارند ، به اسيران دسته بستهء عشق الهى با ديدهء تحقير مىنگرند .
وآنان را سودا زدگان بىنوا مىنامند وتوانايى آن را ندارند كه ولو يك لحظه به درون آنان راه يابند وعينكشان را يك لحظه به چشم بزنند وبه بينند كه آن اسيران وگردندگان جاذبهء الهى در بارهء آنان كه سر به محراب محسوسات مىسايند وپرستش مىكنند چه مىبينند وچگونه مىانديشند . پس بهتر است كه ما دو عينك متضاد طرفين را در اين مبحث مورد بررسى قرار بدهيم : محسوس پرستان آن اسيران را آدمهايى مىبينند كه راه زندگى را گم كرده ودر مغز خود راه وهدفى را ساخته‌اند واز درك مزاياى حيات وزيبايىها وحقوق انسانهاى ديگر چشم پوشيده‌اند .
اين اسيران موجودات معطلى هستند كه به بيمارى سرايت كننده‌اى چار شده‌اند كه نه تنها خودشان پوچ مىشوند ، بلكه ديگران را هم كه به دايرهء روانى آنان مىافتند هيچ وپوچ نموده ونقدينهء حيات را با نسيه هاى ساخته شدهء خيالات آنان مبادله مىكنند .
اما عينكى را كه اسيران الهى به چشم خود زده‌اند ، دور بينتر نزديك بينتر وروشنتر از عينك محسوس پرستان است ، زيرا اين اسيران كه دست از تمايلات حيوانى چند روزه برداشته وبا عينك انسانى الهى به مردم معمولى مىنگرند

398

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست