نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 318
در اين هنگام همه ياران پيامبر كه در پيرامونش گرد آمده بودند گريستند . پيامبر فرمود : براى چه گريه مىكنيد ؟ ياران پيامبر عرض كردند : براى چه گريه نكنيم ، در حالى كه اخيار ومردان با شرف وفضيلت ما رفتند . پيامبر فرمود : گريه نكنيد ، زيرا مثل امت من باغى است كه باغبانهايى به اندازهء قدرت ومهارت خود ، آن را [ اصلاح وتقويت نموده ومىرويانند ] چاه هايش را اصلاح مىكنند وبه جريانش مىاندازند ومجراهاى آبش را آماده مىكنند وشاخه ها وبرگهاى خشك درختانش را مىزنند وبه اين ترتيب هر دستهاى را در هر دورهاى اطعام مىكنند وبهره ور مىسازند وشايد كه آخرين بهره بردارىها از اين باغ موقعى است كه شاخه هاى پر ميوه اش عالىتر از هر موقع خواهد بود وسوگند به خدايى كه مرا به حق مبعوث به رسالت فرموده است ، عيسى بن مريم عليها السلام جانشينانى از حواريونش را در امت من خواهد ديد . ) [1] همين مضمون را على بن موسى معروف به سيد ابن طاوس پس از نقل دو بيت زير از سيد مرتضى علم الهدى : < شعر > لهم جسوم على الرمضاء مهملة وانفس فى جوار الله يقريها كان قاصدها بالضر نافعها وان قاتلها بالسيف محيها ( < / شعر > بدنهاى شهداى كربلا در مقابل آفتاب سوزان افتاده وارواح آنان در همسايگى وبارگاه خداوندى مورد پذيرايى ونوازش بود . گويى آنان كه تصميم به وارد ساختن ضرر به آن شهدا گرفتند ، به آنان نفع رسانيدند وكشندگانشان آنان را زنده نمودند ) . مىگويد : اگر تبعيت از سنت وكتاب در اقامهء شعاير اظهار مصيبت حكم نمىكرد . . . ما به ياد داستان عاشورا لباس شادى مىپوشيديم وبه تبريك نعمت عظماى شهادت كه نصيب آن شهداى راه حق گشته است ، شاديها مىكرديم . »