responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 317

إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 636)


والا خرسند وشادمان مىگردند . اين اصلى است كه گمان نمىرود فى نفسه مورد ترديد كسى بوده باشد . كسى كه آيه :
« ولا تَحْسَبَنَّ اَلَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 3 : 169 » [1] ( وگمان نكنيد كه كسانى كه در راه خدا كشته مىشوند ، مردگانى هستند ، بلكه آنان به زندگانى [ حقيقى ] رسيده در نزد پروردگارشان از عنايات الهى برخوردار مىگردند ) .
را بخواند ، مىفهمد كه شهادت يعنى انتقال به حيطهء عنايات الهى .
مگر خود امير المؤمنين عليه السلام در موقع ورود ضربت جانكاه ومرگزاى بر تارك مباركش نفرمود : « فزت ورب الكعبه » ( سوگند به پروردگار كعبه ، به آن چه كه مىخواستم رسيدم ) ؟ مسلم است آن روح عالى كه در راه خواسته الهى ونجات انسانها از گم راهى وبدبختى با قفس تن وداع مىگويد وآن را بازيچهء لبهء شمشيرها وساير اسلحهء سوزان وبران قرار مىدهد ، به آن قدرت بزرگ رسيده است كه توانسته است گام به ما فوق حيات طبيعى وجهان هستى با آن همه جمال وجلالش بگذارد ورهسپار كوى لقاء الله ورضوان الله در ايام الله گردد .
اين مطلب را در بارهء شهادت جعفر بن ابى طالب عليه السلام از گفتار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله با صراحت مىبينيم . داستان جعفر چنين بوده است كه « عبد الرحمن بن سمره مىگويد : خالد بن وليد روز موته مرا براى بشارت به نزد پيامبر فرستاد . هنگامى كه به مسجد وارد شدم ، پيامبر فرمود : اى عبد الرحمن آرام باش [ به حال خود باش ] زيد بن حارثه پرچم را به دست گرفت وجنگيد وكشته شد . خدا زيد را رحمت كناد ، سپس پرچم را جعفر بن ابى طالب به دست گرفت واو هم جنگيد وكشته شد ، خدا جعفر را رحمت كناد . سپس پرچم را عبد الله بن رواحه گرفت وكشته شد ، خداوند عبد الله را رحمت كناد .



[1] سوره آل عمران ، آيهء 169 . .

317

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست