responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 236


حكايت آن عاشق كه شب بر اميد وعدهء معشوق بيامد بدان وثاق كه اشارت كرده بود وبعضى از شب را منتظر بود تا خوابش ربود معشوق آمد جيبش را پر گردكان نمود ورفت < شعر > ( ( 593 ) ) عاشقى بوده است در ايام پيش پاسبان عهد اندر عهد خويش ( ( 594 ) ) سالها در بند وصل ماه خود شاه مات ومات شاهنشاه خود ( ( 595 ) ) عاقبت جوينده يابنده بود كه فرج از صبر زاينده بود ( ( 596 ) ) گفت روزى يار او كامشب بيا كه بپختم از پى تو لوبيا ( ( 597 ) ) در فلان حجره نشين تا نيم شب تا بيايم نيمه شب من بىطلب ( ( 598 ) ) مرد قربان كرد ونانها بخش كرد چون پديد آمد مهش از زير گرد ( ( 599 ) ) شب در آن حجره همىبود انتظار بر اميد وعدهء آن يار غار منتظر بنشست وخوابش درربود اوفتاد وگشت بىخويش وغنود ساعتى بيدار بد خوابش گرفت عاشق دل داده را خواب ، اى شگفت ( ( 600 ) ) بعد نصف الليل آمد يار او صادق الوعدانه آن دلدار او ( ( 601 ) ) عاشق خود را فتاده خفته ديد اندكى از آستين او دريد ( ( 602 ) ) گردكان چند اندر جيب كرد كه تو طفلى ، گير اين مىباز نرد ( ( 603 ) ) چون سحر از خواب عاشق بر جهيد آستين وگردكانها را بديد ( ( 604 ) ) گفت شاه ما همه صدق ووفاست آنچه بر ما مىرسد آن هم ز ماست ( ( 605 ) ) اى دل بىخواب ما زان ايمنيم چون حرس بر بام چوبك مىزنيم ( ( 606 ) ) گردكان ما در اين مطحن شكست هر چه گوييم از غم خود اندك است ( ( 607 ) ) عاقلا چند اين صلاى ماجرا پند كم ده بعد از اين ديوانه را ( ( 608 ) ) من نخواهم عشوهء هجران شنود آزمودم چند خواهم آزمود ( ( 609 ) ) هر چه غير شورش وديوانگيست اندرين ره روى در بىگانگيست ( ( 610 ) ) هين بنه بر پايم آن زنجير را كه دريدم سلسلهء تدبير را < / شعر >

236

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست