responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 196


< شعر > ( ( 433 ) ) هست آن ذرات جسمى اى مفيد پيش اين خورشيد جسمانى پديد ( ( 434 ) ) هست ذرات خواطر وافتكار پيش خورشيد حقايق آشكار پيش حق پيدا وپيش تو نهان سرّ غيب است اين مكن فكرى در آن < / شعر > خاطرات وانديشه ها وساير فعاليت مغزى وروانى هم اجزاء وذرات لا يتجزى ( اتمها ) دارند در تحليل سه بيت فوق دو مسئله مهم وجود دارد :
مسئله يكم - آيا مىتوان اصطلاح ذره‌اى را كه جلال الدين در ابيات مورد تحليل به كار برده با اجزاى لا يتجزاى علمى وفلسفى قرون گذشته كه با اتمهاى امروزى خويشاوندى قابل توجهى دارد قابل تفسير وتطبيق بوده باشد يا نه ؟ به نظر مىرسد اصطلاح ذره‌اى كه جلال الدين در بيت اول به كار برده است ، يا قرينه ى خورشيد كه در مصرع دوم همان بيت آورده است قابل تطبيق به جزء لا يتجزا ( جوهر فرد واتم ) نباشد .
زيرا در اصطلاح ادبى غالبا ذره‌اى كه در مقابل خورشيد مطرح شود همان ذرات محسوس كوچك وريز است كه در هوا قابل مشاهده است واين ذرات با نظر به مباحث وارده در اجزاى لا يتجزا قابل قسمت به اجزاء كوچكتر باشد .
اما ذره‌اى كه در بيت دوم به كار برده شده است ، مسلما از مقولهء ذرات جسمانى ومحسوس نمىباشد ، زيرا اين ذره ( ذرهء فعاليتهاى مغزى وروانى ) را در مقابل خورشيد حقايق به كار برده است كه محسوس با حواس طبيعى نيست . مخصوصاً در بيت سوم كه مىگويد :

196

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست