نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 156
تفسير ابيات اى خداى كريم واى ذو الجلال مهربان ، اى پروردگارى كه احسانت بر بندگان دايمى است وجهان هستى چون گويى در مقابل چوگان مشيت تست ، اى بخشايندهء بزرگوار واى زندهء پايدار وداراى همهء خيرات ، واى خداوند بىمثل وبىبدل ، تويى كه جزر ومد هستىام را كه ساكن وهيچ بود ، به وجود آوردى . اى خدايى كه عوامل تردد وجزر ومد روانى را براى آماده شدن به كمال به من عنايت فرمودى ، با كرم ولطف ربانيت اين ترددها واضطرابات روانى را از من باز ستان . آه ، اى داد كه مرا در همه حال مانند همهء انسانها در آزمايش فرو مىبرى . خداوندا ، تا بكى در طوفان آزمايشها كلافه وسر در گم خواهم گشت ؟ از لطف الهىات يك مذهب ويك روش براى من عنايت فرما ، من در مقابل روشهاى گوناگون وانواع تمايلات همان شتر لاغرى هستم كه پشتش از اختيار پالان شكل خويش زخم شده است ، زيرا با اندك بروز ميل يكى از دو عدل كجاوه يا ( پالان ) بيك سو كج مىشود وبا بروز ميل مخالف به سوى مقابل كشيده مىشود آيا اين است آن اختيار كه هر وقت در يك انسان ولو يك لحظه بروز كند ، به تمام جهان هستى مىارزد ؟ خداوندا ، كريما ، رحيما ، لطيفا ، < شعر > بفكن از من حمل ناهموار را تا ببينم روضهء انوار را < / شعر > مانند اصحاب كهفم گردان كه از روضهء الهىات هشيارى واقعى را بچرم ، نه اين كه سر روى بالش ناهشيارى وخواب بگذارم . چنان كن كه وقتى به هر طرف خوابيده باشم برنگردم مگر مانند گوى بىاختيار ( يعنى از خود اختيار نداشته باشم وتنها تسليم تو باشم ) . من صدها هزار سال به صورت ذرات در فضا بىاختيار مىپريدم ، اگر آن سرگذشت عبرت آور در بيدارىها فراموشم شده است ، حكمت بالغهء تو در حال خواب آن سرگذشت را به من نشان مىدهد ومىبينم كه < شعر > مىرهم زين چار ميخ چار شاخ مىجهم در مسرح جان زين مناح < / شعر >
156
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 156