responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 148


خلاصه - اختيار در همهء افراد بشرى مانند آن پالان نيست كه كوچكترين سنگينى از تمايلات ، طرفى از پالان اختيار را منحرف كند وسنگ قوىترى طرف مقابل آن را منحرف بسازد .
ممكن است در اين مسئله گفته شود . به جهت همين اختيار پالان شكل است كه جامعه شناسان را از قبيل بورو ولوپلى از امكان تنظيم يا كشف قوانينى در بارهء جامعه شناسى مايوس مىنمايد ، به نظر مىرسد كه اين ياس چندان امر به جايى نباشد ، زيرا پديدهء اختيار با اين كه در فرد به طور مستقيم وجود دارد با اين حال از اصول وقوانين كليه‌اى كه زمينهء حيات طبيعى وروحى او را با احتمالات توجيه وتفسير مىكند ، سرباز نمىزند .
3 - احساس اختيار با تلقين جبر وروش مطابق تمايلات جبرى عامل ساييده شدن روح آدمى است اين مضمون را بيت اول از سه بيت مورد تحليل مطرح مىكند وبه نظر ما عالىترين مسئلهء روانى را گوشزد مىكند ، زيرا مىگويد :
< شعر > اشترىّام لاغر وهم پشت ريش ز اختيار همچو پالان شكل خويش < / شعر > پالانى كه دايماً در حال حركت وانحراف در پشت شتر است ، پشت شتر را زخم وبه همين علت او را لاغر ونحيف مىسازد .
اين همه احساس اختيار به وسيلهء وجدان وبه جاى نياوردن واجابت نكردن آن ، مانند چشم است كه همواره باز باشد واشكال والوان را ببيند ، ولى يك عامل درونى با اصرار وخشونت كامل به چشم تلقين كند كه نه خير ، تو نمىبينى ، يا شكل ورنگى كه تو احساس مىكنى خوابى بيش نيست وديدن تو اصالت ندارد . . . آيا با اين حال ديد چشم مختل نمىشود واگر هم مختل نشود ، تلقينات نابجا ، همين وسيلهء ديدن را وسيلهء ساييده شدن مغز وروان نمىكند ؟
< شعر > درك وجدانى به جاى حس بود هر دو در يك جدول اى عم مىرود < / شعر > ما كه همواره مخصوصاً در موقع تفكرات ظاهرا علمى احساس وجدانى را

148

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست