نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 145
جلال الدين از خداوند مىخواهد كه با روش واحد گام در سلوك الى الله بگذارد واين نكته از آن اصل سرچشمه مىگيرد كه مىگويد : نقطهء مركزى دايره بيش از يك نقطه نيست . حق واحد است ، زيرا از واحد است وبه واحد منتهى مىشود ، بنا بر اين توجيهاتى كه جلال الدين در اتحاد مذاهب مختله انجام مىدهد ، بايد جدا مورد تامل وتاويل قرار داد ، به اين كه گفته شود : مقصود جلال الدين از وحدت تمام مذاهب وروشها كه به سوى آن تحريك وتشويق مىكند ، نيت پاك به معنا ونتيجهء نهايى آنها ( گرايش وانجذاب به حقيقت مطلق ) است كه در آن اتحاد دارند . آن نيت پاك اگر معلول جهل مركب ولجاجت در مقابل حقيقت نباشد . < شعر > ( ( 214 ) ) اشترىام لاغر وهم پشت ريش زاختيار همچو پالان شكل خويش ( ( 215 ) ) اين كژاوه گه شود اين سو گران آن كژاوه گه شود آن سو كشان ( ( 216 ) ) بفكن از من حمل ناهموار را تا ببينم روضهء انوار را < / شعر > اختيار سطحى وفريبنده چونان پالان شتر است كه بدون خود به اين سو وآن سو كج مىشود وپشت شتر را زخمى مىكند . آيا اين است آن اختيار كه هر وقت در يك انسان ولو يك لحظه بروز كند به تمام جهان هستى مىارزد ؟ تشبيهى كه جلال الدين در باره ى اختيارهاى سطحى وفريبنده ونظارت وسلطهء واقعى من به دو قطب مثبت ومنفى كار بيان مىكند ، واقعا عالى است . مىتوان گفت : با نظر به معنايى كه جلال الدين تشبيه مزبور را آورده است ، نظيرء به آن تشبيه ديده نمىشود ، توضيح اين كه - اگر درست دقت كنيم ، خواهيم ديد كه : مطابق درجات من انسانى از جهت عظمت وحقارت وبا توجه به شدت وضعف انگيزگى عوامل
145
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 145