responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 134


كرد : اى پسر برادرم ، اگر از شماتت نمىترسيدم وباكى نداشتم از آن كه قريش خواهد گفت : ابو طالب از ترس مرگ شهادت را گفت ، من شهادت را ابراز مىكردم ، وقتى كه مرگ ابو طالب نزديك شد ، لبانش را حركت مىداد ، عباس گوشش را نزديك برد ، شنيد كه ابو طالب چه مىگويد . وگفت اى پسر برادرم سوگند به خدا ، همان كلمه را مىگويد كه تو به او امر كردى يعنى لا اله الا الله . . . پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود :
« الحمد لله الذى هداك يا عم » ( اى عمو ، سپاس مر خداى را كه هدايت فرمود ) سپس ابو الفداء مىگويد : اين داستان از ابن عباس هم نقل شده است . [1] هم چنين شبراوى شافعى [2] وشمس الدين ذهبى [3] ضمناً شبراوى اين روايت را هم نقل كرده است كه « موقعى كه ابو قحافه پدر ابو بكر اسلام را پذيرفت ، ابو بكر به پيامبر اكرم عرض كرد : سوگند به خدايى كه تو را به حق برانگيخته است اسلام ابو طالب براى من چشم روشن كننده از اسلام ابو قحافه است ، زيرا اسلام ابو طالب چشمان تو را روشن كننده تر بود . [4] ابن سعد در داستان پيمانى كه قريش به عليه بنى هاشم به جهت خود دارى بنى هاشم از تحويل دادن پيامبر به آنان ، نوشتند ، چنين نقل مىكند : « پس از آن كه صفحه‌اى را كه پيمان در آن نوشته شده بود موريانه خورد ومقدارى از آن مانده بود كه تنها نام خدا در آن بود ، پيامبر اين موضوع را با ابو طالب در ميان گذاشت . ابو طالب با قريش در اين باره گفت گو كرد وفرمود آيا حالا معلوم شد كه شما ستمگر



[1] المختصر فى اخبار البشر ، [ معروف به : ] تاريخ ابو الفداء ، ج 1 ص 12 ، چاپ مصر 1325 . .
[2] الاتحاف بحب الاشراف ، شبراوى ، ص 11 . .
[3] تاريخ الاسلام ، ج 1 ص 139 . .
[4] الاتحاف ، شيراوى ، ص 9 . .

134

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست