نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 115
ناگوارىها وتعاون در زندگى پيدا كنند . ومانند حرمت قمار ومىگسارى وربا وقتل نفس محرمه وزنا ولواط وآزار ديگران ودروغ ولهو ولعب وغير ذلك . عدهء ديگر از احكام به پيروى از دگرگونى موضوعات وانگيزه ها جنبهء پيروى دارد . مانند احكام ثانويه كه مقامات صالحه ومسئول اجراى قوانين وفقه اسلامى به پيروى از رويدادهاى اقتصادى واجتماعى وسياسى وضع مىكند . تبصره - همه اين احكام چه پيشرو وچه پيرو مطابق قواعد مسلمهاى كه ورود ضرر را بر انسان ممنوع ساخته است ، مقيد ومشروط به عدم ضرر مىباشد مانند : « ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي اَلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ 22 : 78 » [1] ( خداوند حرج ومشقتى در دين براى شما جعل نكرده است ) . وقاعدهء لا ضرر ولا ضرار « اين قواعد است كه به اضافه سادگى وانعطاف خود احكام پيرو ، ابديت فقه وحقوق اسلامى را تضمين مىكند . دليل سوم - تفسير شخصيت انسانى به طور عموم در اسلام الف - شخصيت طبيعى - مقصود نوع انسانى است در هر درجه از وضع انسانى كه بوده باشد . وبه عبارت ديگر شخصيت انسان تنها بدان جهت كه انسان است . تمام حقوق انسانى براى اين شخصيت محفوظ است . احتياجات او بر آورده مىشود ودر تمدن جاى خود را مىگيرد واز تعليم وتربيتهاى مناسب بهره مند مىگردد تا بتواند در مسير تكامل قرار بگيرد . ب - شخصيت انسانى كه توانسته است اصل يا اصولى را احراز نمايد ومطابق آن عمل كند ، اين گروه در مقابل انسانهايى كه فقط در حيوانيت غوطه وراند داراى ارزش طبيعى مىباشند ، ولى ارزش شخصيت آنان در اسلام موقعى تثبيت مىشود كه اصل يا اصول مورد اعتقادشان مخالف منطق وفطرت سليم نباشد ، در اين صورت حقوق شخصيت طبيعى آنان محفوظ ، ولى از جهت آن كه اصل يا اصول ضد منطق وفطرت در شخصيت آنان نفوذ كرده است ، لزوما مورد تعليم وتربيت قرار مىگيرند