responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 731


نظارت « من » و تسلط آن بر كار بود ، روح را از كالبد خود جدا كرده است آن چه كه منسوب به زيد است همين مسئله است كه در صدد كشتن عمرو بر آمده و اقدام كرده است ، در صورتى كه مىدانست و مىتوانست كه خود را از ارتكاب قتل نفس جلوگيرى نمايد .
و از همين قبيل است تمام كارهايى را كه از انسان صادر مىگردد ، مانند كسب و دم و دام و جماع . ولى فقط اولياء الله هستند كه مىتوانند با ارتباط با ما وراى طبيعت سببها را از نتايج آنها جدا كنند ، يعنى مانند اين كه پس از رها شدن تير پشيمان گردند و آن را بر گردانند . زيرا قدرت اولياء الله از خداست ، آنان گفته ها را مىتوانند ناگفته نمايند . مقصود اين نيست كه اگر يكى از اولياء الله چيزى گفت ، و آن گفته نتيجهء خود را بخشيد ، مىتوانند از نتيجه موجود شدهء آنها جلوگيرى كنند ، بلكه گفته شده را موضوعا منفى مىسازند ، مانند اين كه آتش براى ابراهيم خليل عليه السلام خنك مىشود ، نه اين كه آتشى در جهان طبيعت وجود دارد و نمىسوزاند . بنا بر اين نه اشكال تخلف معلول از علت لازم مىآيد و نه نتيجهء كار اولياء الله يك كار غلط و نامعقول مىباشد . ( نى سيخ مىسوزد نه كباب ) [1] آرى چون اولياء الله نكات روحى را شنيده در راه تكامل قدم برداشته اند



[1] اين مطلب را كه جلال الدين مطرح مىكند ، احتياج به دقت بيشتر دارد ، زيرا ما با وارد ساختن خلل در علت نمىتوانيم اشكال خلاف نظم را بر طرف بسازيم ، زيرا خواه آتشى باشد نسوزاند ، يا با فرض وجود عوامل توليد كنندهء آتش ، بگوييم : آتشى وجود ندارد . تفاوتى نمىكند ، زيرا به هر دو تقدير قانون « عليت » را نقض كرده‌ايم . بلكه بايستى بگوييم رويدادهاى جهان هستى خواه در شكل علت و خواه در شكل معلول در مقابل اراده خداوندى مانند يك سيستم بسته خشك و جامد نيستند ، بلكه به طور استمرارى از فيض خداوندى ريزش مىكنند ، چنان كه خود جلال الدين هم در بعضى از ابيات گفته است . .

731

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 731
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست