نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 701
تنها ايمان رسمى شخص خواهد گرديد ، و قدرت نيكى كننده آن را از ميان خواهد رفت و زمين را كه بايد در آن اعتقاد واقعى مبتنى بر ايمان يا عقل جاى گزيند به بىهوده اشغال خواهد كرد . [1] در عبارات اولى استوارت ميل به خوبى متوجه مىشود كه آزادى بيان در وسيعترين وجهش نمىتواند از توسعهء اختلافات گوناگون جلوگيرى نمايد ، چنان كه از عبارات ديگر او هم در همين كتاب به خوبى بر مىآيد كه آزادى توانايى متشكل و هماهنگ كردن عقايد را ندارد ، لذا احساس مىشود كه ايشان هم مانند ساير متفكرين خردمند آزادى بيان را مانند آزادى تفكر هدف به طور مطلق معرفى نمىكنند ، بلكه همين مطلب از استدلالات چهارگانه ايشان نيز كه نقل نموديم مشاهده مىشود . اكنون مىپردازيم به دليلهاى چهارگانهاى كه استوارت با كمال آزادى و صراحت و قدرت استدلال بيان كرده است ، تا ببينيم كه اين دليلها تا چه حدود صحيح و منطقى است ؟ و نتيجهء صحيح آنها چيست ؟ دليل اول كه استوارت ميل اقامه مىكند اين است كه ما اگر نگذاريم عقيدهاى با آزادى بيان شود آن عقيده را خاموش ساختهايم ، و اگر ما به اين اصل يقين داشته باشيم كه ممكن است ما در تشخيص حقيقت به خطا رفته باشيم ، در اين موقع اين احتمال كه ما حقيقتى را از آشكار شدن جلوگيرى كردهايم تقويت خواهد شد . اين استدلال بسيار صحيح و متين است ، ولى بايستى اين نكته را هم فراموش نكنيم كه اين استدلال به طور وضوح وسيله بودن آزادى بيان را برسيدن به حقايق اثبات مىكند . نه اين كه خود هدف مستقل بوده باشد . در اين هنگام ما مجبوريم ميان آن حقيقت كه در عقيدهء مفروضه احتمال مىدهيم و ميان بروز اختلاف كه ممكن است تلفاتى را در بر داشته باشد مقايسه و ارزيابى منطقى انجام بدهيم ، زيرا مىدانيم كه حقيقت داراى يك نمود روشن در ميان تاريكىها