نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 630
انگيزه هايى ايجاد مىگردد و با موانعى از بين مىرود ، يا اين كه به جهت ورزيده نشدن روح در هيجانات عرفانى خود به خود زائل مىشود ، يا اين كه خود حامل حال ضعيف بوده است ، در حقيقت از بين رفتن حالى كه نمودار مىشود به جهت يكى از سه امر صورت مىگيرد : 1 - عدم قدرت انگيزهاى كه حال را به وجود آورده است . 2 - عوامل مخالف آن انگيزه كه بروز نموده و حال را از بين مىبرد . 3 - ضعف نيروى روحانى كه فى نفسه نمىتواند حال موجود را تا مدتى حفظ كند . مقام از دو جهت با حال تفاوت مىكند : يكى اين كه در مقام عنوان شهود واقعى است ، چنان كه جلال الدين مثال مىزند : اگر حال موقع ديدن عروس است ، مقام هنگام خلوت با عروس مىباشد . پس مقام از اين جهت به حال برترى دارد كه دريافتن بديدن برترى دارد . دوم اين كه حال قابل زوال و تغيير و بيش و كمى است ، در صورتى كه مقام ثابت و غير قابل تغير و زوال مىباشد ، به همين جهت است كه عرفاى واقعى حال را در مقدمات مقام و عرفان حقيقى قرار دادهاند . جلال الدين در دفترهاى بعدى در بعضى از ابيات حتى حال را آفت مقام دانسته مىگويد : < شعر > كاشكى هستى زبانى داشتى تا ز هستان پرده ها برداشتى هر چه گويى اى دم هستى از آن پردهء ديگر بر او بستى بدان آفت ادراك آن قال است و حال خون به خون شستن محال است و محال < / شعر > براى توضيح بيشتر در اين دو پديدهء روحى مراتب دريافت عرفانى را به طور اجمالى بيان مىكنيم : اين ترتيب مطابق روش حسين بن عبد اللَّه بن سينا است كه به تصديق عرفاى متفكر
630
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 630