نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 33
امير المؤمنين عليه السلام در مقام نيايش با خدا مىگويد : « من تو را نه براى ترس از آتش عبادت مىكنم و نه به جهت طمع در بهشت تو ، بلكه تو را سزاوار پرستش ديده و مىپرستم . » [1] نى بياوريد نى بنوازم بانگ ناى عامل اعتدال دلهاى انسانى است ، گناه ها و جرايم بشرى به پايان مىرسد ولى طنين نالهء نى همچنان به پيش مىرود . اين كه مردم به بانگ الهى توجهى ندارند معلول يك سلسله عوامل است ، و جبران خليل مىخواهد ناى خود را در يكى از با اهميتترين عوامل به فرياد در آورد . اين عامل چيست ؟ اين عامل عبارتست از بىدادگرى در اجتماعات كه ناى الهى افراد را از دستشان مىگيرد و مىشكند . « دادگرى در روى زمين را ببين چه دادگرى ؟ اين عدالت پريان را به گريه در مىآورد و مردگان پوسيده را در زير خاك مىخنداند . چرا ؟ « زيرا زندان و مرگ را براى آن جنايت كاران مقرر كردهاند كه ناتوانند ، عظمت و افتخار را نصيب نيرومندانى كردهاند كه قدرت رهايى از چنگال حق و واقعيتهاى انسانى را دارا هستند » . « آيا اين است دادگرى ؟ » « ناتوانى كه برگ گلى را بربايد مورد توبيخ است و پست شمرده مىشود ، اما نيرومندى كه همه ى مزرعه را ( گلستان را ) مىدزدد دلاور و قهرمان ناميده مىشود » « آيا اين است دادگرى ؟ » « كشتن يك فرد يا يك آسيب جسمانى موجب قصاص قاتل يا كيفر ضارب مىباشد ولى قاتلان روح بشرى را به حال خود رها كردهاند ، آنان در مقابل ديده گان ما
[1] ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعاً فى جنتك ، بل وجدتك اهلا للعبادة فعبدتك . » .
33
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 33