نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 297
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)
نظر ما وراى مرزهاى وجود همان حقيقت . زيرا اگر شناسايى مفهوم مقابل شناسايى جزء يك حقيقت باشد ، بايستى براى يك معرفت جزئى شناسايىهاى بىنهايتى لازم باشد ، مثلًا اگر از نظر علمى و همه جانبه بخواهيم اين قلم را بشناسيم لازم است كه تمام كهكشانها را بشناسيم . و همچنين جاى ترديد نيست كه روح انسانى پس از رشد و تكامل حتى بنا به روش صدر المتالهين غير از بدن جسمانى است . آيا مىتوانيم بگوييم : روح عين كالبد جسمانى است . به اين دليل كه اگر عين كالبد جسمانى نباشد لازم مىآيد كه روح مركب باشد از « خود » و غير خود يعنى غير جسم ؟ ما همين مكتب وحدت موجود را در بعضى از عبارات « اوپانيشاد » مىبينيم كه مىگويد : در مرحلهء نخست وجود مطلق اساس و عله العلل وجود است ، در مرحلهء بعد ناموس حركت و جنبش يا فلك الافلاك مىشود ، به ارادهء مطلق خويش قوه خلاقه مىگردد و در اين مرحله داراى قدرت « شكتى » و قابليت ظهور « مايا » و امكان دوئى مىگردد . از مرحلهء دوم مرحلهء سوم پيدا مىشود ، به اين معنى كه قوهء خلاقه در جهان سارى مىگردد . بالاخره كائنات به وجود مىآيد ، و موجودات مادى پديدار مىگردد ، و در مخلوق كثرت پيدا مىشود ، اسامى اين مراحل چهارگانه بدين طريق است : 1 - وجود مطلق ( براهمن ) 2 - آفريدگار ( ايشوارا ) 3 - سارى در كائنات ( هرن گربهه ) 4 - كائنات ( ويراج ) واقعيت كائنات : حال وضع نتيجهء نهايى اين جريان منطقى چيست ؟ آيا جهان داراى واقعيت است يا تنها خطاى باصرهاى بيش نيست ؟ جوابى كه در « اوپانيشاد » به اين پرسشها داده شده قابل تعبيرات مختلف است
297
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 297