نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 296
در نمودها و ماهيات آشكار است و در هر گونه شئون و تعينات ديده مىشود ، جز حقيقت وجود چيز ديگرى نيست ، بلكه تمام آنها وجود حق است ، با تفاوت نمودها و تعدد شئون و تكثر حيثيتهاى آنها » صريح در همين وحدت موجودى است كه مىگويد : جهان واقعيت يك موجود بيشتر نيست . و همچنين عباراتى كه در مبحث « علت و معلول » مىگويد . و صريحترين عبارات در اين باره همان عبارات است كه به صورت شكل اول منطقى ارسطويى در آورده و در مبحث « بسيط الحقيقة بيان نموده است » : « فواجب الوجود كل الاشياء و لا يخرج منه شىء من الاشياء » ( بنا بر برهان فوق واجب الوجود همهء اشياء است ، و چيزى بيرون از واجب الوجود نيست ) . برهانى كه صدر المتالهين براى مدعاى خود در وحدت موجودى متذكر شده است ، نمىتواند اثبات كنندهء آن مدعا بوده باشد زيرا ايشان مىگويند : اگر چيزى غير از واجب الوجود بوده باشد ، لازم مىآيد كه واجب الوجود مركب بوده باشد از حقيقت مثبت خود ، و نفى حقيقت آن چيز ، و اين قسمى از تركيب است اگر چه تحليل آن فقط جنبهء تعقلى دارد . و اين مسئلهاى است شگفت انگيز : كه صدر المتالهين اين مرد بزرگ از تركيب عقلى وحشت مىكند ، ولى از تركب حسى و واقعى ، كه حس فقط نشان دهندهء آن است بيمى به خود راه نمىدهد وانگهى هيچ متفكرى با نظر دقيق در هر قلمرو علمى و فلسفى كه بوده باشد نمىتواند اين مطلب را بپذيرد كه حقيقتى كه در قيافه مثبت نظر به « خود » و قيافهء منفى نظر به « نفى ساير اشياء » دارد ، موجب تركب آن حقيقت بوده باشد . بلى براى شناسايى يك حقيقت شناسايى حقايق ديگر بسيار با اهميت است ، ولى اين شناسايى به عنوان شناختن جزء آن حقيقت نمىباشد ، بلكه شناختن ما وراى يك حقيقت كه عبارت است از افراد مماثل و ضد و مخالف و ساير مفاهيم ، براى تكميل درك آن حقيقت است از
296
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 296