نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 165
گشته است ، بهت زده و احساس تضاد خواهد كرد ، هر چه كه تكرار شود بدون اين كه به اطلاع او افزوده شود ، تضاد در باره لامپ براى او ثابتتر مىگردد ، ولى هنگامى كه درك كرد كه اين روشنايى و تاريكى مربوط به هدايت و عايق بودن سيم است كه با كليد مىتواند انجام بگيرد ، آرام مىگيرد ، و مسئله لامپ براى او حل مىگردد . پس اين اصل بسيار مهم است كه انسانها بايستى همواره آن را در نظر بگيرند ، كه هر چه معلومات انسانى تكامل بيشترى پيدا كند ، به همان اندازه از نمايش تضادها در جهان هستى براى او مىكاهد . مطلب ديگرى اين كه مىگويد : درست است كه احساس تضاد و تناقض باعث بهت انسانى مىگردد ، ولى هر بهت و حيرت را نمىتوان علامت بىچارگى و ترديد در واقعيات قرار داد ، زيرا چنان كه در آينده خواهيم گفت ، حيرت بر دو قسم است : 1 - حيرتى است كه ناشى از جهل و نادانى و غفلت و فراموشى است اين حيرت نقص بزرگى در انسان است كه بايستى مطابق ديناميسم زندگانى با آن به مبارزه برخاست . 2 - حيرت شعف انگيزى است كه هدف عالى انسانهاى تكامل يافته است . اين حيرت است كه موقعى كه در انسان ايجاد مىگردد ، آن انسان به جهان هستى مشرف گشته ، مانند اين كه از يك ارتفاع بسيار بلندى جهان را تحت نظاره قرار داده ، از وحدت و هماهنگى آن ، و از آهنگى كه از اين وحدت به گوش دل انسانى مىرسد ، حيرت زده مىايستد ، و همين حيرت است كه به خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله نسبت داده شده و مىگويد : آن حضرت فرموده است : « رب زدنى تحيرا » . ( خداوندا ، به تحير من بيفزا . )
165
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 165