responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 145


< شعر > ( ( 263 ) ) كار پاكان را قياس از خود مگير گر چه باشد در نوشتن شير شير ( ( 264 ) ) جمله عالم زين سبب گمراه شد كم كسى ز ابدال حق آگاه شد ( 1 ) ( ( 265 ) ) همسرى با انبياء برداشتند اولياء را همچو خود پنداشتند ( ( 266 ) ) گفته اينك ما بشر ايشان بشر ما و ايشان بستهء خوابيم و خور ( ( 267 ) ) اين ندانستند ايشان را عمى ( 2 ) هست فرقى در ميان بىمنتها ( ( 268 ) ) هر دو گون زنبور خوردند از محل ليك شد ز ان نيش و زين ديگر عسل ( ( 269 ) ) هر دو گون آهو گيا خوردند و آب زين يكى سرگين شد و ز ان مشك ناب ( ( 270 ) ) هر دو نى خوردند از يك آب خور اين يكى خالى و آن پر از شكر ( ( 271 ) ) صد هزاران اين چنين اشباه بين فرقشان هفتاد ساله راه بين ( ( 272 ) ) اين خورد گردد پليدى زو جدا و آن خورد گردد همه نور خدا ( ( 273 ) ) اين خورد زايد همه بخل و حسد آن خورد آيد همه نور احد ( ( 274 ) ) اين زمين پاكست و آن شوره است و بد اين فرشته پاك و آن ديو است و دد ( ( 275 ) ) هر دو صورت گر به هم ماند رواست آب تلخ و آب شيرين را صفاست ( ( 276 ) ) جز كه صاحب ذوق كه اشناسد بياب ( 3 ) او شناسد آب خوش از شوره آب جز كه صاحب ذوق كه اشناسد طعوم شهد را ناخورده كى داند ز موم ؟
( ( 277 ) ) سحر را با معجزه كرده قياس هر دو را بر مكر بنهاده اساس ( ( 278 ) ) ساحران با موسى از استيزه را بر گرفته چون عصاى او عصا < / شعر >


( 1 ) ابدال و بدلاء اشراف و در اصطلاح عرفان به اولياء الله مىگويند . . ( 2 ) عمى كورى . . ( 3 ) ذوق چشيدن و در مسائل معنوى به معناى روحى و قلبى است ، مثلًا مىگويند : فلان كس ذوق عرفانى دارد ، مقصود اين است كه آن شخص دريافت درونى در بارهء ادبيات يا عرفان دارد ، و اين كه گفته نمىشود فلان شخص ادبيات يا عرفان را مىبيند ، براى اين است كه ديدن غير از دريافت درونى است ، زيرا در دريافت درونى گويى موضوع دريافت شده ، با درون دريابنده نوعى اتحاد پيدا مىكند . .

145

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست