responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 104


< شعر > ( ( 117 ) ) از وى ار سايه نشانى مىدهد شمس هر دم نور جانى مىدهد ( ( 118 ) ) سايه خواب آرد همچون سمر ( 1 ) چون بر آيد شمس انشق القمر ( ( 119 ) ) خود غريبى در جهان چون شمس نيست شمس جان باقيست او را امس ( 2 ) نيست ( ( 120 ) ) شمس در خارج اگر چه هست فرد مىتوان هم مثل او تصوير كرد ( ( 121 ) ) ليك شمسى كه ازو شد هست اثير ( 3 ) نبودش در ذهن و در خارج نظير ( 4 ) < / شعر >


( 1 ) سمر داستان ، حكايت . . ( 2 ) امس ديروز و گاهى به معناى گذشته به طور مطلق استعمال مىشود ، چنان كه غد به معناى فردا است و گاهى به معناى آينده به طور مطلق به كار مىرود . . ( 3 ) اثير ( اتر ) . بعضى از فلاسفه گذشتهء در تعريف مادهء كلى جهان طبيعت اثير را به طور انفراد يا ضميمهء بعضى از مفاهيم ديگر معرفى كرده‌اند ، بنا به تعريفى كه در بارهء اثير گفته‌اند ماده بسيار لطيف و نافذى است كه در تمام اجزاء جهان نفوذ نموده است ، در دورانهاى بعدى براى تفسير موجى بودن واحدهاى نور كه به وسيلهء « هويگنس » گفته شده بود اتر در دانش فيزيك استخدام شد و با شيوع نظريه جرم بودن نور تقريباً وجود اثير ( اتر ) زياد مورد احتياج نبود ، در دوران ما كه نور هر دو قيافه موجى و جرمى نشان مىدهد ، مىبايست موضوع اتر بلا تكليف باشد ، ولى تجربه هاى « ميكلسن » ضربتهاى غير قابل التيامى به وجود اتر وارد ساخت . . ( 4 ) نظير گاهى به معناى مثل و مانند استعمال مىگردد و گاهى ، در يك مفهوم به كار برده مىشود كه ميان دو چيز شباهت غير مستقيمى بوده باشد ، اگر بخواهيم مثل و شبيه را در نظر بگيريم ، مانند شباهت دو قيافه ، مىگوييم : زيد به عمر در قيافه شبيه است از نظر چشم و ابرو و بينى و غير ذلك ، و اگر گفتيم : زيد نظير عمرو است ، در اين صورت يك معناى موجود ميان آن دو را در نظر گرفته‌ايم كه آن معنا از نمودهايى نيست كه شباهت محسوس و مستقيمى را نشان بدهد . مثلًا اگر گفتيم زيد نظير عمرو است ، يعنى مثلًا اگر زيد در فلان كارخانه به كار خود ادامه بدهد عمرو هم مىتواند ادامه تحصيل بدهد ، با اين كه كار در كارگاه . و مانند تحصيل در دانشگاه نيست ، ولى از آن جهت كه زيد در كارگاه با افراد نامناسبى روبرو مىگردد ، و براى او قابل تحمل نيست ، يا اين كه زيد استقامت در كار ندارد ، از اين جهت نظير عمرو است ، عمرو هم در دانشگاه با چنين وضعى روبرو است ، مثلًا عمرو در دانشگاه با اساتيد خشن و بد اخلاقى روبروست ، يا خود عمرو توانايى مقاومت در مقابل مشقتهاى تحصيل را ندارد . .

104

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست