responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 815


< شعر > ( ( 1896 ) ) اى برادر عقل يك دم با خود آر دمبه دم در تو خزان است و بهار < / شعر > همواره در روح انسانى بهارى است و خزانى همواره در روح انسانى بهارى است و خزانى تنوع نمودهاى روحى بسيار شگفت انگيز است ، گويى هر لحظه روح انسانى داراى نمودى است ، گاهى شادمان است گاهى اندوهگين ، گاهى انديشه چنان جريان عالى دارد كه گويى روح انسانى فقط براى انديشه آفريده شده است ، گاهى آن چنان خمود است كه گوهى در بدن انسان موجودى به نام روح وجود ندارد ، ايليا ابو ماضى در اين باره ابياتى دارد و ما آنها را نقل مىكنيم :
ايليا ابو ماضى تغييرات درونى را بدين شكل بيان مىكند يك رشته تفكرات در لوح نفس بروز مىكند ، و جلوه گر مىشود ، و من گمان مىكنم اين تفكرات از من و به اختيار من بروز نموده است ، ولى مىبينم پس از لحظاتى از من رو گردانيده مانند يك طيف ضعيف كه در چاه عميقى نمودار شود و خاموش گردد از من فرار مىكند ، اين انديشه چگونه روى داد ؟ و چگونه فرار كرد ؟ نمىدانم آيا پس از آن كه اين تفكرات در درون من درخشيد ، وارد درون شخص ديگرى گشت ، يا اين كه مانند عبور كردن من از يك پل آن هم از من عبور كرد و رفت ؟ نمىدانم .
آيا بارقه‌اى بود كه فروزان شد و سپس مخفى گشت ؟ يا مانند مرغى بود كه در قفسى محبوس گشته ، همين كه در روزنه‌اى را ديد از همان روزنه پريد ؟ يا اين كه مانند نوسانى در نفس بود كه حركت كرد و در خود روح مستهلك گشت ؟ نمىدانم .
من در درون خود نوعى از مبارزه و پيكار مىبينم ، گاهى به صورت يك فرشته ، و گاهى مانند شيطان پليد مىشوم .

815

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 815
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست