responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 810


< شعر > ( ( 1896 ) ) اى برادر عقل يك دم با خود آر دم به دم در تو خزان است و بهار ( ( 1897 ) ) باغ دل را سبز و تر و تازه بين پر ز غنچهء ورد و سرو و ياسمين ( ( 1898 ) ) ز انبهىّ برگ پنهان گشته شاخ ز انبهىّ گل نهان صحرا و كاخ ( ( 1899 ) ) اين سخنهايى كه از عقل كل است بوى آن گلزار و سرو و سنبل است ( ( 1900 ) ) بوى گل ديدى كه آن جا گل نبود جوش مُل ديدى كه آن جا مل نبود ( ( 1901 ) ) بو قلاووز است و رهبر مر تو را ( 1 ) مىبرد تا خلد و كوثر مر تو را ( ( 1902 ) ) بو دواى چشم باشد نور ساز شد ز بويى ديدهء يعقوب باز ( ( 1903 ) ) بوى بد مر ديده را تارى كند بوى يوسف ديده را يارى كند ( ( 1904 ) ) تو كه يوسف نيستى يعقوب باش همچو او با گريه و آشوب باش چون تو شيرين نيستى فرهاد باش چون نه‌اى ليلى چو مجنون گرد پاش ( ( 1882 ) ) قطرهء دانش كه بخشيدى ز پيش متصل گردان به درياهاى خويش < / شعر > نقص معلومات بشرى بىداد مىكند اما همين معلومات ناقص با توجه به انتساب به علم خداوندى آرامش بخش و مثمر خواهد بود خداوندا ، ما مىخواهيم بدانيم ، اما نسبى بودن معلومات علم ما را از مطلق بودن شناسايى دور مىسازد .
ما مىخواهيم بدانيم ، ولى تو وسايل دانستن را در اختيار بشر تدريجاً مىگذارى .


( 1 ) قلاووز رهبر ، طلايه دار ، مقدمهء لشكر . .

810

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 810
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست