نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 648
اين ملاحظات اثبات مىكند كه آن « واحد مسلط و ناظر » كه در حدود ضعيفش در حيوانات وجود دارد ، دامنه و عمق آن در موجود انسانى تا بىنهايت كشيده مىشود . هر اندازه كه « خود » انسان عالىتر بوده باشد نظارت و تسلط « خود » در كارهاى وسيعتر و عميقتر خواهد بود پس از روشن شدن مباحث گذشته مىتوانيم به يك نتيجهء حتمى و بسيار اساسى برسيم ، اين نتيجه مىگويد : چون انسان داراى « خود » هاى سطحى و عميق و محدود و نامحدود است ، و اين خودها در تكاپوى واحدهاى گلاويز با طبيعت بىطرف نيستند ، بنا بر اين موجود انسانى در حدود بسيار عالىتر از جريانات جبر ابتدايى قرار مىگيرد براى توضيح اين نتيجهء مراتب جريانات جبرى را به طور اجمال بيان مىكنيم : 1 - آتش با كوچكترين تماس با آب يا بنزين با كوچكترين تماس با آتش بدون فاصله به تفاعل مىافتد . 2 - عناصر راديو اكتيو موجوديت خود را در مقابل عامل تحليل كننده تدريجاً از دست مىدهد . 3 - گياه با داشتن نيروى حركت و تحول در ميدان تكاپو تا حدودى موجوديت خود را حفظ مىكند . 4 - حيوان به جهت ميل به دامنهء زندگى داراى « خودى » است كه مىتواند واحدهاى گلاويز شده خود را با ساير عوامل رهبرى و تقويت كند ، و در نتيجه با جريانات جبرى بيشترى گلاويز شود . 5 - انسان به جهت داشتن « خود » هاى وسيع و عميق در ميدان وسيعتر و عميقترى از جريانات جبرى پيكار مىكند . اگر ما بتوانيم پديده هاى جبرى خارج از « خود » انسانها را به دايره هاى كوچك و بزرگ تقسيم كنيم ، مىتوانيم هر يك از دايره هاى پديده هاى جبرى را تحت تسلط دايره
648
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 648