نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 487
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 848)
صريح و قاطعانه ابراز نمايند . [1] چه اندازه زيبا مىگويد جلال الدين : < شعر > ( ( 1060 ) ) راه هموار است و زيرش دامها قحطى معنا ميان نامها ( ( 1061 ) ) لفظها و نامها چون دامهاست لفظ شيرين ريگ آب عمر ماست < / شعر > آرى چه الفاظ شيرين كه هنگامى كه معانى آنها در زندگانى ما شروع به تأثير مىكند ، احساس مىكنيم كه ميان دندانهاى جان خود چه ريگهاى مضر را مىجويم ، آرى الفاظ راه ها را هموار نشان مىدهد . ولى زير اين راه هاى هموار دامها وجود دارد كه با گام گذاشتن در آن راه ها آشكار مىگردد . < شعر > عمر چون آب است وقت او را چو جو خلق باطن ريگ جوى عمر تو < / شعر > تشبيه بسيار عالى در بارهء عمر و وضع روانى انسان مىگويد : زمان كلى كه در دستگاه طبيعت حكمفرماست ، مانند جويى است كه در گذر است . آب اين جوى ، زندگانى ما آدميان مىباشد . اخلاق درونى همانند ريگهايى در اين جوست كه آب عمر از آن مىگذرد . و ممكن است مقصود جلال الدين از جو اين باشد كه گذشت زمان و جريان آن با نظر به آب است كه در آن جريان دارد ، نتيجه چنين مىشود كه زمان ساختهء وضع زندگانى و احساس ما در بارهء آن است ، و اما خود حركت موجودات اين امتداد گذران را كه ما آن را زمان مىناميم ، ايجاد نمىكند . البته اين يك نظرى در بارهء زمان است كه جلال الدين در ابيات آينده
[1] نشان دادن الفاظ معانى خود را ، نتيجه قرار دادى است كه ملل و اقوام تدريجاً پذيرفتهاند ، و چون قرار دادها همواره در معرض تخلف قرار گرفتهاند ، لذا الفاظ معانى خود را هرگز دقيقاً و بطور طبيعى نشان نخواهند داد . .
487
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 487