responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 175


آرى هنگامى كه غرض ورزى در كار آمد ، هزاران حجاب روى واقعيتها كشيده مىشود ، چشم نمىبيند و گوش نمىشنود . شاعر مىگويد :
< شعر > و عين الرضا عن كل عيب كليلة و لكن عين السخط تبدى المساويا ( < / شعر > چشمى كه با رضا و خشنودى مىنگرد ، هيچ عيبى را در طرف نخواهد ديد ، زيرا چشم در آن جهت پر شده است ، ولى اگر همين چشم با كينه و عداوت پر شد ، ديگر هنرها و هيچ گونه نيكى را نديده و هر چه كه ببيند بدى و زشتى خواهد ديد ) .
آرى هنگامى كه رشوه قاضى را كاملا خريدارى كرد ، محال است كه او بتواند موضوع قضاوت خود را كاملا تشخيص بدهد ، مجرم را از مبرا بشناسد ، امور براى او آن چنان مشتبه مىگردد كه هيچ گونه روشنايى براى او در كشف واقع باقى نمىماند .
< شعر > ( ( 352 ) ) گفت گفت تو چونان در سوزن است از دل من تا دل تو روزن است < / شعر > انسان هشيار مىتواند از لحن كلام هدف گوينده را تشخيص بدهد كلام مخلوط با خلاف واقع را تشبيه به سوزن در نان مىكند ، اگر چه نان طعام خوردنى است و در ظاهر امر باكى از خوردن آن نيست ، ولى ممكن است سوزنى در آن فرو رفته باشد كه هنگامى كه انسان نان را در دهان گذاشت احساس كند .
دريافت قلبى را از سبك كلام گوينده به روزنهء قلب تشبيه مىكند ، و مىگويد : قلبم به آن چه كه در قلب تو مىگذرد ، آگاه است . و اين يك مثل معروفى است كه مىگويد :
« القلب يهدى الى القلب » .
( دل به دل رهبرى مىكند كه در آن چيست ؟ )

175

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 175
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست