< فهرس الموضوعات > فصل ( 8 ) وحدت وجود < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > مقدمه ( ف ) < / فهرس الموضوعات > فصل ( 8 ) از تقرير اين معانى و تمهيد اين مبانى و بيان مراتب و حضرات و شرح درجات بعضى از اسماء و صفات و ذكر تنزّلات وجود تا آخر انواع عالم شهود چون آفتاب روشن مىگردد . كين مختلفات جمله از يك اصل است * وين جمله چگونه ها از آن بىچون است . حضرت مولوى فرمايد قدّس الله تعالى [1] سرّه ، كاروان غيب مىآيد به عين * ليك از اين زشتان نهان آيد همى نغز رويان سوى زشتان كى روند * بلبل اندر گلستان آيد همى پهلوى نرگس برويد ياسمين * گل به غنچهء خوش دهان آيد همى اين همه رمز است مقصود اين بود * كان جهان در اين جهان آيد همى همچو روغن در ميان جان شير * لا مكان اندر مكان آيد همى همچو عقل اندر ميان خون و پوست * بىنشان اندر نشان آيد همى وصل از غيب مطلق تا آخرين مرتبهء مظاهر حق يك وجود است كه به حسب اختلاف تجليّات و تعيّنات مسمّى به « مراتب » و « حضرات » گشته است . و اين تعيّنات اعتبارات محضه و اضافات صرفه است چنان كه اگر واحد را