responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح فصوص الحكم نویسنده : حسين بن حسن خوارزمي    جلد : 1  صفحه : 354


< شعر > معنى خفى مشكل مغلق بين حق را در خلق و خلق را در حق بين آن را كه ز تقييد و ز اطلاق بريست در صورت هر مقيّد و مطلق بين < / شعر > و إذا كانت غنية عن العالمين فهو عين غنائها عن نسبة الأسماء لها كما تدل عليها تدل على مسميات أخر يحقق ذلك أثرها .
و چون ذات او غنى باشد از همه عالم . پس اين غنا عين غناى اوست از نسبت اسماء ، از آن كه اسماء از وجهى غير ذات است اگر چه از وجهى عين اوست ، چه اسماء الهيه چنان كه دلالت مىكند بر ذات ، دلالت مىكند بر مفهومات كه ممتاز مىشود به دو بعضى اسماء از بعضى ديگر . و تحقيق اين مفهوم مىكند اثر آن اسماء كه افعال صادره است از مظاهر آن اسماء ، چه لطيف بالعباد چون منتقم قهار نيست .
« قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ » من حيث عينه : « الله الصَّمَدُ » من حيث استنادنا إليه : « لَمْ يَلِدْ » من حيث هويته و نحن ، « وَلَمْ يُولَدْ » كذلك ، « وَلَمْ يَكُنْ لَه كُفُواً أَحَدٌ » كذلك .
پس الله احد است از حيثيت ذات و صمد است از روى استناد ما به سوى او در وجود ، و جميع صفات ، و نزاد از حيثيت هويتش ، و ما مىزاييم . پس « واو » از براى حال باشد . و مىشايد كه از براى عطف بود ، و معنى آن باشد كه حق نزاد از جهت هويتش ، و ما نيز از حيثيت هويت عين خويش نزاديم ، چه اعيان از روى هويت و ذات عين هويّت و ذات اويند ، اگر چه از حيثيت تعيّن غيرند .
و نيز وصف زادن بر او روا نيست كه ولد در حقيقت مثل والد است ، و حق را مثل نيست از آن كه هر موجود متحقق بدوست و صادر از او و معدوم نزد [ او ] ، قطع نظر از وجود حق . و از ديگرى نيز نزاد هم از حيثيت هويتش . و او را هيچ مانندى نيست هم از حيثيت هويت ، از براى آن كه ما سواى او صادر است از او ، و ممكن است لذاته ، و واجب بالذات تنها اوست . لا جرم چگونه كفائت باشد در ميان واجب و ممكن .
فهذا نعته فأفرد ذاته بقوله : « الله أَحَدٌ » و ظهرت الكثرة بنعوته المعلومة عندنا ، فنحن نلد و نولد و نحن نستند إليه و نحن أكفاء بعضنا لبعض . و هذا الواحد منزه عن هذه النعوت فهو غنى عنها كما هو غنى عنا .
يعنى احديت نعت اوست بحسب ذات و مقتضى كثرت است ساير صفات .
پس زادن و زاده شدن صفت ماست . و استناد به سوى او نعت ما . و بعضى از ما مر بعضى را همتا . و اين واحد منزه است از اين نعوت ، پس او غنى است از كثرت نعوت ، چنان كه غنى است از ما .

354

نام کتاب : شرح فصوص الحكم نویسنده : حسين بن حسن خوارزمي    جلد : 1  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست