responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 522


هر چه نه مظنون بود موجود بود و هر چه موجود بود مظنون بود ه غلط لوازم از جهت ايهام عكس و آن از عدم تمييز بود ميان ملزوم و لازم و در حس بيشتر افتد چنانك چون هر عسل زرد و سيال است گمان افتد كه هر زردى سيال عسل بود و چون باران زمين تر كند ظن افتد كه هر ترى زمين كه باشد از باران بود و در عقل هم بود چنانك چون هر متكونى را مبداى بود پندارند كه هر چه آن را مبداى بود آن متكون بود و اخذ ما بالعرض مكان ما بالذات و آن چنان بود كه عروض عوارض يك موضوع يكديگر را پندارند كه بالذات است يا عروض عارض موضوع نفس موضوع را مثال اول چون انسان ابيض و كاتب بود گويند هر ابيض كاتب بود و همچنين گويند ميدانى كه ترا از چه خواهيم پرسيد اگر گويد آرى گويند از چه خواهيم پرسيد و اگر گويد نه گويند از زيد خواهيم پرسيد و تو او را ميدانى و وجه غلط آنست كه زيد هم مسئول عنه است و هم معلوم اما مسئول عنه نه از آن جهت است كه معلوم است بل مقارنت هر دو در زيد بالعرض است و مثال دويم تخلخل جسم را بسبب حرارت عارض شود كه عارض اوست پس اگر عارض جسميت گيرند از اين باب بود و هم از اين باب باشد آنچه گويند زيد غير عمرو است و عمرو انسانست پس زيد غير انسانست چه مغايرت زيد با شخصيت عمرو كه عارض طبيعت انسانست بالذاتت است و با معروض بالعرض و صواب چنان بود كه گويند زيد غير انسان معين است ز جمع مسايل بسيار در يك مسئله چنان گويند زيد شاعر است يا كاتب و زيد و عمرو انسانند يا نه چون جواب يك بيشتر بود باشد كه اقتضاء تحير مجيب بود و باشد كه سؤال در لفظ يك سؤال بود اما جواب اقتضاء آن كند كه سؤال بيش از يك سؤال بود چنانك گويند خاموش سخن گويد يا نه چه خاموش يا مطلق خواهند يا بان اعتبار كه خاموش بود و همچنين آنچه زيد

522

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 522
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست