responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 397


خوانند و اول از قبيل مؤلفات بود و غرض از آن افادت تصديقات باشد و دوم و سيوم از قبيل مفردات بود و آن را حدود خوانند و غرض از آن افادت تصورات باشد و اگر چه در عبارت شبيه بود بتصديقات چنانك گويند نقطه چيزى است كه جزوش نبود و مراد نه حمل اين معنى است بر نقطه بل آنست كه تفسير لفظ نقطه يا حد او چيست و به اين سبب در آن منازعت صورت نبندد و باشد كه در بعضى علوم ببهرى از اين اوضاع بيش احتياج نبود چنانك در حساب كه جز بحدود و اوليات احتياج نباشد و باشد كه به همه اصناف احتياج بود چنانك در هندسيات و طبيعيات اگر چه در يكى تمييز و در ديگر خلط عادت رفته است و اما مسائل علوم يا حملى بود يا شرطى و شرطى بانحلال با حملى آيد و موضوع در حملى يا نفس موضوع علم بود يا داخل در او يا خارج از او و داخل يا جزو بود يا نوع و خارج يا عرض ذاتى بود موضوع را يا نوعش را يا عرضى ديگر را يا نوع عرضى ديگر را چنانك از علم طبيعى در مثال اول گويند جسم متغير واقع است در زمان و در مثال دوم جسم قابل تجزيه نا متناهيست و در مثال سيم آتش خفيف بالطبع است و در مثال چهارم حركت قابل تجزيه نا متناهى است و در مثال پنجم ضوء آفتاب مسخن است و در مثال ششم زمان از آنات مركب نيست چه زمان عرض عرض جسم است و در مثال هفتم بطؤ بتخلل سكنات نيست چه بطؤ عرضى بعضى از انواع حركت است و محمول مسئله يا محمول بود موضوع را با نيت تنها يا بلميت يا بهر دو وجه اگر با نيت تنها بود نشايد كه ذاتى مقوم موضوع بود در آن مسئله چه تصور موضوع چون محصل بود بر تصور آن محمول مشتمل بود پس محمول نبود و اگر چه بيان بعضى از آن به حد اوسط بر هيات قياسى ممكن بود اما نه هر چه بر هيات قياسى بيان توان كرد بيانش مطلوب باشد چه اوليات را چون حدود يا رسوم موضوعات حد اوسط كنند هم بهيات قياسى بيان توان كرد و اما آنك

397

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست