نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 747
تجويز كند كه معصوم در مقام بيان حكم شرعى مبالغه كند در وجوب امرى و بگويد كه آن واجب است در هر هفته بر هر مسلمانى ، مگر معدودى چند و با وجود اين ثابت نباشد از براى هيچكس از اهل عصر او و نه از براى اكثر مسلمانان ، بلكه ثابت باشد در اندكى از زمان گذشته و اندكى از زمان آينده كه آن زمان پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله باشد و زمان خلافت حضرت امير عليه السّلام و اندكى از زمان حضرت امام حسن عليه السّلام و زمان حضرت قائم عليه السّلام ، و اصلا در زمان غيبت و زمان باقى ائمه عليهم السلام واجب نباشد ، بنابر آنكه زمان حضور كه معتبر است در وجوب عينى بنابر مذهب قايلين به اشتراط امام يا نايب او ، زمان حضور معصوم و تسلط او است ، پس زمان عدم تسلط ائمه عليهم السّلام حكم زمان غيبت دارد چنان كه جمعى از علما تصريح به آن كردهاند . جواب مىگوييم كه از حديث مذكور ظاهر نمىشود مگر ثبوت اصل وجوب در همه از منه نه ثبوت آن بالفعل و عدم سقوط آن ، و شما را نيز ناچار است از قول به آن ؛ چه در زمان عدم تسلط ائمه عليهم السلام و در اكثر زمان غيبت وجوب جمعه ساقط بوده بنابر مذهب شما نيز باعتبار تقيه و عدم امكان اقامت آن ، چنان كه شما خود اعتراف نموديد كه ترك علما در اين مدت مستند به آن بوده پس وجوب بالفعل بنابر مذهب شما نيز ثابت نبود در اين مدت مگر قليلى از ازمنه كه به ميامن بركات دولت سلسله عليه صفويه لازالت است . قايمة إلى قيام القايم عليه السّلام ، تقيه در بعضى بلاد زايل شد و قليلى از ازمنه قبل از آن نيز در بعضى بلاد . پس چگونه توان حمل نمود حديث مذكور را بر وجوب بالفعل در هر هفته بر هر مسلمانى و اين بسيار ظاهر است ؟ و بر تقدير تسليم مىگوييم كه حكم بعدم وجوب بالفعل اصلا در زمان غيبت مسلم نيست ، بلكه ممكن است كه حضرت قايم عليه السّلام بر بعضى بلاد مسلَّط باشد و جمعى كثير نيز با او باشند ، چنان كه در بعضى روايات آمده و در آنجا نماز جمعه بر ايشان واجب باشد بالفعل و بگزارند آن را ، و همچنين حكم به اندك بودن زمان تسلط ائمه عليهم السلام نسبت به غير آن مسلم نيست ؛ چه ممكن است كه زمان قايم عليه السلام بسيار زياده بر آن باشد ، بلكه بعضى از احاديث ظاهر مىشود كه چنان خواهد بود ان شاء اللَّه تعالى . و ثانيا آنكه ممكن است كه مراد به سى و پنج نماز كه در هر هفته فرض است نماز ظهر جمعه باشد مطلقا ، خواه دو ركعتى باشد و خواه چهار ركعتى با نمازهاى ديگر ، نه خصوص جمعه دو ركعتى بلكه اين ظاهرتر است ؛ چه وجوب اين عام است بخلاف خصوص جمعه . و مراد به قول آن حضرت « از آنهاست يك نماز واجب » يعنى از افراد آن نمازها نه از اجزاء سى و پنج تا ، و بنابر اين مىگوييم كه اين حديث دلالت نمىكند مگر بر اينكه از افراد اين نمازها يك نمازى هست كه واجب است بر هر مسلمانى كه حاضر شود آن را ، و ظاهر است
747
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 747