نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 745
و مانند آن . و امام فخر رازى نيز در تفسير كبير [1] نقل كرده اين معنى را . و بنابر اين ظاهر است كه امر از براى استحباب است . و شيخ رحمه اللَّه در تهذيب [2] روايت كرده از جابر بن يزيد از حضرت امام محمد باقر عليه السلام كه در تفسير قول خداى تعالى * ( « فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله » ) * فرموده : اعملوا و عجّلوا ، يعنى عمل كنيد و تعجيل كنيد . و ظاهر اين است كه اين اشاره است بهر دو تفسير كه مذكور شد ، پس حمل بر استحباب متعين باشد و همچنين مؤيد اين است آنچه در آخر آيه فرمودهاند : « كه اين بهتر است از براى شما » ؛ چه ظاهر آن استحباب است . وجه هشتم : آنكه بر تقدير تسليم ظهور امر در وجوب مىگوييم كه وجوب ، اعم از تخييرى و عينى است . پس ممكن است مراد وجوب جمعه باشد بمعنى اعم كه در بعضى ازمان در ضمن عينى يافت شود و در بعضى در ضمن تخييرى . اگر گويند كه حمل بر وجوب تخييرى وقتى معقول است كه بدلى ثابت شود و در ما نحن فيه ثابت نيست . جواب گوييم كه احاديث قبل از اين نقل كرديم كه دلالت مىكند بر وجوب ظهر چهار ركعت مطلقا بى تخصيصى كافى است از براى حمل بر وجوب تخييرى . وجه نهم : آنكه بر تقدير تسليم ظهور آيه در وجوب عينى نماز جمعه حتى در زمان غيبت ، مىگوييم ضرور است صرف آيه از ظاهر و تخصيص آن به زمان معصوم عليه السلام يا حمل بر اعم از وجوب عينى و تخييرى به سبب آنچه نقل كرديم از اجماع بر نفى عينى در زمان غيبت ، و تأييد و تقويت كرديم آن را به دلايلى ديگر ، و تأويل ظواهر كه مخالف باشد با اجماع ، واجب است و مدار علماء تمام بر آن ، چه جاى آنكه مؤيدات ديگر نيز با اجماع باشد . و در استدلال به اين آيه كريمه بر اين مطلب سخنان ديگر نيز هست كه ترك كرديم ذكر آنها را از خوف زيادتى اطناب . ديگر استدلال كردهاند به آنچه روايت كرده است ثقة الاسلام در كافى [3] و شيخ رحمه اللَّه در تهذيب [4] به سندى صحيح از ابى بصير و محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السّلام كه فرموده : إنّ الله عزّ و جلّ فرض في كلّ سبعة أيام خمسا و ثلاثين صلاة منها صلاة واجبة على كلّ مسلم
[1] تفسير الكبير ج 30 ، ص 8 [2] التهذيب ج 3 ، ص 236 [3] الكافى ج 3 ، ص 418 [4] التهذيب ج 3 ، ص 19
745
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 745