نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان جلد : 1 صفحه : 649
از ندا سعى واجب نباشد . بر كسى كه منزل او آن قدر دور باشد كه بعد از ندا نتواند رسيد ، آمدن به نماز واجب نباشد ، با آن كه همگى اتفاق نمودهاند كه سعى از دو فرسخ فمادون واجب است ، و مقتضاى آيه كريمه خلاف آن است . چرا كه انتفاى شرط مستلزم انتفاى مشروط است . اگر كسى گويد كه سعى بر ايشان از بابت مقدمه واجب است ، جواب آن است كه در وجوب مقدمه ميانهء اصوليين خلاف است و دلايل وجوب ناتمام است و اصحّ در نظر ما خلاف است ؛ و بر تقدير تسليم آن ، مقدمهء واجب مطلق [ واجب ] است ، و هيچ كس نگفته كه مقدمهء واجب مشروط ، واجب است ؛ و ما نحن فيه سعى مشروط است به ندا ، كما لا يخفى و اين . . . [1] از بابت رفتن به راه مكه است ؛ چرا كه امر به آن مشروط به قطع مسافت نيست . انتهى كلامه اقول : بدان كه گفتگوى مصنّف در اين مقام مبنى بر دو چيز است : يكى بر حجيّت مفهوم شرط ، و ديگرى عدم وجوب مقدمهء واجب ؛ و مناسبت اين است كه تحقيق اين دو مسأله اصولى بنمايى تا ضعف و سستى كلام مصنّف بر كسانى كه تتبّع علم اصول نمودهاند ، ظاهر و هويدا شود . بدان كه اصوليين خلاف كردهاند در حجيّت مفهوم مشروط و توضيح كلام ايشان اين است كه هرگاه حكمى معلَّق باشد بر شرطى ، آيا از آن تعليق مفهوم مىشود كه به انتفاى شرط ، مشروط منتفى است يا نه ؟ پس بعضى از ايشان را اعتقاد اين است كه مفهوم مىشود و اين مفهوم حجّت است ؛ و جمعى را اعتقاد اين است كه مفهوم مىشود و مفهوم حجّت نيست ؛ و بعضى را عقيده اين است كه اگر تعليق را فايدهاى سواى اين مفهوم نباشد ، حجّت است و الَّا فلا ؛ و مذهب مختار نزد ما اين است ؛ زيرا كه در اين صورت اگر مراد از تعليق ، مفهوم نباشد ، لازم آيد كه تعليق عبث و بىفايده باشد . و اما مقدمهء واجب ، پس بدان كه واجب دو نوع است ، مشروط و مطلق ؛ امّا واجب مشروط آن واجبى است كه وجوبش مشروط باشد به شرطى ؛ و بدان كه اصوليين همگى اتفاق كردهاند كه مقدمهء واجب مشروط كه شرطش باشد ، واجب نيست ؛ پس واجب نمىدانند كه كسى تحصيل استطاعت نمايد تا حج بر وى واجب شود ، و ليكن بعد از حصول استطاعت ، مقدمات فعل حج مثل شراء راحله و قطع مسافت را لازم مىدانند ؛ و ليكن در اين مقدمات واجب مشروط و مقدمات واجب مطلق خلاف كردهاند كه متّصف به صفت وجوب مىشوند يا نه ؟ و تحقيق اين است كه متّصف به صفت وجوب نمىشوند ؛