responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 567


به اعتقاد عبد الحى ، يكى از حكايات غريبهء ديگر اين است كه در كاشان شخصى بود با نام آخوند طالبا كه امام جماعت و مشهور به صلاح و سداد بود ؛ اما عيبش اين كه با حاكم ظالم شهر همنشين بوده و بيشتر شبهاى رمضان را براى افطار در منزل او بسر مىبرد .
وقتى حاكم مرد ، مرد عالم كه هفتاد سال داشت ، در تشييع جنازهء وى شركت كرد و پيش از آن كه جنازه را در قبر بگذارند ، خود لحظه‌اى داخل قبر رفت و به شكلى كه مرده را مىخوابانند ، دراز كشيد ؛ پس از آن جنازه را دفن كردند . وقتى علت را پرسيدند ، آن عالم به كار پيامبر صلَّى اللَّه عليه و إله براى خوابيدن در قبرى كه براى فاطمهء بنت اسد تهيه شده بود ، استناد كرد كه براى كاهش فشار قبر بوده است .
همچنين فردى از يكى از روستاهاى كاشان به اين شهر آمد و تحصيل علم كرد . بعد از آن به اصفهان رفت و از طبقهء شاگردان آقا حسين خوانسارى استفاده علمى برده ، مدتى شاگردى ائمهء جمعه و جماعت آن شهر را كرد . وقتى امام جمعهء كاشان مرد ، از اصفهان به كاشان آمد تا اين مقام را بگيرد ، در حالى كه فرزندان امام جمعهء پيشين مانع شدند . آخر كار ، او به روستاى خود باريكرسف رفت و خواست تا نماز جمعه را در آنجا برپا كند . چند بار نماز جمعه خواند ؛ اما وقتى بىتوجهى مردم را ديد ، از اندوه درگذشت . من با واسطه شنيديم كه او اشخاصى را كه در جمعه و جماعت حاضر نمىشدند ، تفسيق مىكرد . روزى به خانهء ما آمد . من به او گفتم : شنيده‌ام كه تو علمايى را كه براى جماعت در مسجد حاضر نمىشوند ، فاسق خوانده‌اى . گفت : مقصود من هم طبقهء آقا حسين خوانسارى است نه شما - و اين را از ترسش گفت . من علت را پرسيدم . گفت : پيامبر هم دستور داد تا خانهء كسانى را كه به مسجد نمىآيند ، آتش بزنند . به او گفتم : احمق ! اينها نمىخواهند پشت سر تو و امثال تو نماز بخوانند ! اين چه ارتباطى با نماز نخواندن پشت سر رسول خدا صلى الله عليه و آله دارد ؟
حكايت ديگر آن كه شخصى با نام آقا حفيظ كه عابد بود ، در يكى از محلات كاشان زندگى مىكرد . مردم از او خواستند تا امام جماعت محلهء آنان شود ؛ اما او سخت مخالفت كرد . مردم محله نزد پدرم آمدند و گفتند : چون از شاگردان شماست ، اگر شما به او امر كنيد ، خواهد پذيرفت . پدرم بعد از يك سكوت طولانى گفت : من دربارهء اين شخص متحيّرم ؛ چون او حياى زيادى دارد و اصلا اهل رياست نيست ، در حالى كه امام جماعت نبايد اهل حيا باشد ، بلكه بايد خود را ميان خلق ممتاز بداند تا اين منصب را بپذيرد و مقدم بر ديگران شود ! عبد الحى سپس به بيان مفهوم عدالت پرداخته و معتقد است كه بر خلاف ابن جنيد كه عدالت را ساده تفسير مىكند ، بايد آن را سختگيرانه تفسير كرد . وى اشكال عمدهء ائمه

567

نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 567
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست